فیلمنامه سریال مختارنامه سرشار از ایدههای جالب وعجیب و غریبی بود که هنگام مطالعه آن ذهن بازیگران و عوامل را درگیرمیکرد. بازیگرها از این صحنههای جالب خوششان میآمد اما عوامل اجرایی کاراز خودشان سوال میکردند: «چی تو ذهن کارگردانه؟ چطور باید این صحنه روخلق کرد؟»
به نوشته رضا استادی مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه ازاین دست صحنهها در مختار کم نبوده و نیست. صحنه کابوس مختار که در آنمارهای دوزخی به دنبال او میافتند، مجازات قاتلان دشت کربلا، سوزاندنهاشمیان در آتش، غرق شدن دارالاماره کوفه در خون، تخت پرنده عبدالله بنزبیر و...، برخی از این صحنهها است که در قسمتهای گذشته بیننده آن بودید.
امابرخی از این صحنهها با وجود سادگی ظاهری آن، چند گروه را برای مدتیطولانی درگیر خود میکرد. یکی از این صحنههای به ظاهر ساده اما سخت مربوطبه قسمت شانزدهم سریال است. جایی که مختار ثقفی ، پیش از آنکه نقشه آل زبیربرای قتل او به نتیجه برسد، از مکه فرار میکند و با ساختن 5 مختار قلابی،دست آل زبیر را در پوست گردو میگذارد.
مختار قهرمانی است که همیشه از همه جلوتر است و حتی میتواند حاکم نیرنگ باز و حیلهگری همچون عبدالله بن زبیر را هم فریب دهد.
بههمین دلیل پیش از آنکه عبدالله بن زبیر نقشه دستگیری او را بکشد، از مکهفرار کرده و پیش از آنکه بخواهند از مادرش به عنوان طعمهای برای دستگیریاو استفاده کنند، مادرش را نیز از طائف کوچ میدهد. حالا او بدلهایی برایخودش ساخته که به شدت شبیه او هستند.
برای فیلمبرداری این صحنه نیازبه 5 بازیگر بود که بتوانند در نقش مختارهای قلابی حضور پیدا کنند. مختاربدلی به نام «عباس اوصانلو» داشت که گهگاه به جای او مقابل دوربین میرفت. اوصانلو از اعضای گروه بدلکاری و از نظر فیزیک بدنی شبیه فریبرز عرب نیابود. برای یافتن چهار بدل دیگر، گروه کارگردانی با علیرضا فتحی سرپرست گروهبدلکاران تماس گرفت. شاید باور کردنی نباشد که برای همین سکانس ساده ازبیش از 30 نفر تست گرفته شد.
این سی نفر افرادی بودند که از نظر جثهو هیکل شبیه فریبرز عرب نیا بودند. پس از آن نوبت به تست گریم اینبازیگران رسید تا ببینند گریم مشابه مختار بر چهره آنها می نشیدند یا نه؟! قرار بود چهره این بازیگران از نزدیک هم نشان داده شود که در نهایت تصمیمگرفته شد با نماهای میانی چهره آنها نمایش داده شود.
در نهایت علینوری زاده، رضا سنگ دوینی، حمید حمیدی، میلاد نیازی فر و عباس اوصلانلوشدند 5 بدل مختار! اما کار مهمتری مانده بود. پس از این مرحله نوبت بهدوختن لباس برای این افراد رسید. تمام مراحلی که در مورد دوخت لباسمختارنامه صورت گرفته بود، درخصوص لباس این 5 نفر نیز اتفاق افتاد اما مشکلاین بود که این بخش از لباس های مختار، چند سال قبل دوخته شده بود و بههمین دلیل نه پارچه آن موجود بود و نه چرمی که در ساخت زره از آن استفادهشده بود. حالا کار جدیدی برای گروه تدارکات ایجاد شده بود و روزهای زیادی،دستیاران تدارکات با چند نمونه پارچه و چرم به بازارهای مختلف مراجعه میکردند تا ببینند آیا می توانند پارچه و چرم مشابه را پیدا کنند یا خیر؟
اینتلاش ها که تنها گوشه ای از تلاش های سازندگان سریال مختارنامه است، فقطبه این دلیل انجام شد که اصطلاحا «منطق داستان» درست از آب دربیاید و مخاطبباور کند مختار قهرمانی است که می تواند از همه جلو بزند و به همین دلیلشایسته رهبری یک قیام بزرگ است.