به گزارش «تابناک» متن این نامه سرگشاده به شرح زیر است:
ما به این در نه پی حشمت و جا آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم
اینمکتوب گواهی است برمن و همه ی کسانی که بار سنگین رای و لطف و اعتمادشانرا قرعه نام من حقیر کردند تا ردای خدمت و مسئولیت صنف بالنده ی تهیهکنندگی بر قامت نحیف من خودنمایی کند و من وام دار و چتر دار واحدی باشم کهقرار است این باره به تجارب پیشین مبتلا نشود.
دیشب بعد از شب تلخ"زم هریر" در برج میلاد باز تا صبح قدم زدم و در آیینه نگریستم. دیدم غبارعمر بر موهایم بد جوری خودنمایی می کند و این مو ها چه آسان سپید شد درنور سینما یا ظلمت من خودم. دیدم چه راحت عهد شکستم و بعد از خانه سینمااین بار نا خواسته تر از قبل دوباره شب نخوابی ها و مسئولیت دامن مرا گرفت
امّامن با این غبار سنگین عمر بر سر می دانم که این بار "من خدمتگذار تمامتهیه کنندگان ایران و زحمت کشان این صنف درحال و گذشته ام و حرمت همهپیشینیان را می دانم" کسانی که در دوره های پیشین سردمدار این جریان بودهاند من جمله مهندس محمد نجفی، کیانوش عیاری، غلام رضا موسوی، هوشنگنورالهی، رسول صدر عاملی، جهانگیر کوثری، منوچهر شاهسواری، مرتضی شایسته ومسئولین تشکل های دیگر تهیه کنندگی مانند منوچهر محمدی، غلام رضا موسوی،ابولحسن داوودی، عزیزالله حمید نژاد و... .
ما دور هم جمع شده ایم " تا فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم " و نیک حرمت همه را می دانیمبر هیچ کس ارزش تهیه کنندگانی که حتی نیامدند پوشیده نیست که کارآمدند وآنقدر اثرماندگار هنری ثبت تاریخ سینمای این مملکت نموده اند وآنقدر حضوردرخور و مدیریتی داشته اند که نقش زیبایشان بر حک لوح سینمای ایران به هیچزد وبندی پاک نشود. پس ما قدر همه را می دانیم و تلاش خواهیم کرد تا همهباشند وبیایند وببالند. چه بیایند ونیایند جایشان و حرمتشان محترم و در نزدما محفوظ است.
و همه بهتر از من می دانیند پذیرش مسئولیت درامروز چوب دوسر طلایی است که در هیچ زرگری ای قدر ندارد . طلایش بی مقداراست امّا چوبش حواله ای است برای بر سر کوبیدن .البته سر سپید من از سنگنیست امّامهیای چوپ و چماق های آماده می باشد .چوب خور من ملس است به قولجمعی خود فروشی کرده ام .اگر بنا بر صحت روایت باشد خود فروخته ام خدا وشما را که نفروخته ام .خود فروشی به مراتب بهتر از دیگری فروشی یا خدافروشی ست.
زمان قاضی بزرگی ست بر فروشندگان و خریداران .امّا اینکمن مانده ام و جمع تهییه کنندگان و کسانی که بار امانت شان بر دوش من وماگذارده اند وباید به صلابت و سلامت به مقصد رسد که به هر قیمت و بهایی کهباشد سعی و تلاش بر آن می گذارم که به بهترین وجه من الوجوه به انجام اشرسانم .نقد ونظر وپیشنهادات همه موجب روشن شدن راهمان است و با جان و دلتلاش می کنیم حق رفته تهیه کنندگان وشان بایسته تهیه کننده گی را دوبارهبیابیم . با سوزش نه سازش ،با آشتی نه قهر و با پشتوانه تهیه کنندگانسینمای ایران که نجابت شان و وقارشان بزرگ است و قطعاً اشتباهاتشان هم کوچکنبوده است
این مکتوب گواه باشد برای بعد من وما وشما.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی وما رستگار