تابناک: صحبت از جو روانی در بازار ارز و طلا طی روزها و ماههای اخیر که روند نوسانات افزایشی بها شدت گرفته است، بسیار فزاینده شده و بیش از همه تلاطمهای بازار ارز را رقم میزند. اما به راستی کدام جو روانی است که بر بازار حاکم شده و اینگونه نوسانات شدید را رقم میزند؟
به گزارش تابناک، نوسانات اخیر بهای ارز و همچنین طلا در کشور، که منجر به رسیدن این هردو به محدوده ای جدید از بها شده است، طی روزها و ماههای اخیر از دیدگاههای مختلف علت یابی شده است. آنچه بیش از همه در این میان اثر گذار به نظر میرسد، اتخاذ سیاستهایی از سوی دولت و مجلس و در کنار آن خاصیت تسریع کننده جو روانی حاکم بر بازار است.
تأثیر سیاستهای اقتصادی و ارزی اتخاذی اخیر در بازار ارز و طلا تقریباً مشخص و بدون نیاز به بحث و تشریح است. اما زمانی که صحبت از جو روانی در بازار ارز میشود، باید پرسید مقصود از جو روانی چیست و چه ارتباط اساسی میان بهای ارز و طلا و تأثیر فزاینده جو روانی وجود دارد.
بخش اعظمی از افزایش بهای ارز طی دوروز گذشته ناشی از افزایش بهای طلا در بازار جهانی و داخلی است. اما اساسا جو روانی تاثیر فزاینده ای برای رسیدن بهای دلار به این مرز دارد.
جو روانی حاکم بر بازار در دو سطح قابل بررسی است: اول تأثیر مستقیم ادراکات و فهم عمومی از سیاستهای اتخاذی و یا اتفاقات رویداده در عرصه اقتصاد و سیاست و نوع پیش بینی از تأثیر آن بر آینده وضعیت اقتصادی، که معمولاً آنچه از جو روانی برداشت میشود همین مضمون است.
دوم، سطحی عمیقتر یا به عبارتی تأثیر واقعی پشت پرده جو روانی که ارتباط شدید و عمیقی با ادراک از نحوه عرضه و تقاضای ارز و کشش بهای ارز در بازار دارد.
مورد اول کاملاً واضح و مشخص است و تأثیرات ادراک و فهم و پیش بینی عمومی از سیاستهای دولت بر آینده اقتصاد، یا رویدادهای مختلف بر شرایط آینده میتواند تا حد زیادی بهای ارز در بازار داخل را دچار نوسان سازد. این امر در کنار فاکتورهایی عمل میکند که مستقیماً منجر به کاهش ارزش پول ملی و برهم خوردن نرخ برابری ارز با پول ملی میشود.
اما در واقع اصل تأثیر جو روانی در سطح دوم، یعنی تغییر در نحوه عرضه و تقاضای ارز و کشش بهای ارز است. برای تشریح شرایط فعلی کشور، باید به چند مورد اساسی توجه کرد.
اصولاً تقاضای ارز فی نفسه نیست و برای مواردی همچون واردات یا سفته بازی مورد تقاضا قرار میگیرد. در شرایط عادی، و در زمانی که ارزش پول ملی در حال کاهش نیست، اساساً مورد واردات اصلیترین موضوع تقاضای ارز است. اما در شرایط فعلی کشور، اینگونه به نظر میرسد که تقاضای ارز به منظور سفته بازی و کسب سود، یا جایگزینی سرمایه با ابزاری به جز پول ملی دلیل نوسان اصلی بازار است. در کنار این امر، نباید از تغییر سیاستهای دولت برای واردات کالاها و تخصیص ارز مرجع نیز غافل بود.
همین شرایط، یعنی کاهش ارزش پول ملی، منجر به کشش پذیری بهای ارز در بازار کشور شده است. اکنون بهای ارز مانعی برای تقاضای آن نیست و این در حالی است که نهادهای مالی کشور، برای عرضه ارز محدودیتهای خاصی را قائل شدهاند که ناشی از ضرورت حفظ منابع ارزی کشور است. میزان ارز موجود در بازار در حال حاضر به دلایل گفته شده، پاسخ گوی تقاضا نیست و افزوده شدن حجم تقاضای مربوط به سفته بازی در این میان همچنان بر کشش بهای ارز تأثیر گذار است.
از سویی مشخص نبودن حجم تقاضای مورد نیاز ارز و عدم توان نهادهای مالی کشور برای سنجش آن، و همچنین عدم وجود سیاست بلند مدت برای عرضه ارز در بازار، با این امر همراه شده است که هزینه عرضه ارز در بازار در شرایط فعلی بسیار بالا است و در نتیجه بالا بودن هزینه عرضه ارز، منجر به افزایش بها و افزایش کشش بهای ارز در بازار است.
این دقیقاً همان جایی است که جو روانی بازار عمل میکند. به عبارتی، در شرایطی که ارز جایگزینی برای حفظ سرمایه و دارایی تلقی میشود، و از سویی سیاستهای دولت و بانک مرکزی و مجلس اینگونه القا میکند که هزینه عرضه ارز در بازار بالا است و مدیریت ذخایر ارزی ضرورتی اجتناب ناپذیر است، حساسیت بازار به شدت بالا رفته و بهای ارز به نهایت کشش پذیری خود میرسد.
در این میان هرگونه سیاست اعلامی و رویداد جانبی سیاسی یا اقتصادی به شدت بر بهای ارز و نوسانات آن تأثیر گذار میشود. یعنی اتفاقی که در شرایط فعلی با آن روبرو هستیم.
در این شرایط، فعلان بازار ارز، میزان عرضه را افزایش داده و از خرید اجتناب میکنند. این امر منجر به افزایش حجم معاملات بازار در کوتاه مدت میشود. نحوه بازی فعالان تعیین کننده نهایی بهای ارز در شرایطی است که بازار جو روانی دارد. سیاست انتظار برای ثبات بها، سیاستی است که متقاضیان اصلی ارز - متقاضیانی که کسب سود هدف اصلی آنها نیست - در این میان میتوانند اتخاذ کنند و اجتناب از تاثیر پذیری از جو بازار مهمترین عامل برای کاهش حجم معاملات است.
راهکاری که دولت در این میان میتواند انتخاب کند تا من بعد تاثیر جو روانی بازار را به حداقل برساند، اتخاذ یک سیاست منسجم برای عرضه بلند مدت ارز در بازار است که همزمان با کاهش ریسک بازار، به سمت کاهش کشش تقاضا و بهای ارز حرکت کرده و مدیریت بازار ارز را ممکن سازد. تا زمانی که بانک مرکزی دست به اتخاذ یک سیاست اعلامی و اجرایی برای تزریق بلند مدت ارز به شکل مدیریت شده در بازار – و به میزانی بیشتر از نیاز برای واردات – نزند، جو روانی به همراه سایر عوامل و فاکتورهای دخیل اجازه کاهش بهای ارز را نخواهد داد.