به گزارش گروه بين الملل نفت ديلي ، بیش از دو میلیارد دلار از کل بودجه، سالانه هزینه پرداخت حقوق به اعضای خاندان پادشاهی؛ درآمد فروش روزانه یک میلیون از 8میلیون بشکه فقط برای 5شاهزاده؛ دو طرح توسعه مسجدالحرام و صندوق ذخیره راهبردی؛ همه، بخشی از ثروت ملی عربستان است که فقط در خاندان سعودی توزیع میشود.
نگاهی به ثروت هنگفت حکومت عربستان که حاصل فروش نفت و در حقیقت ثروت و درآمد ملی مردم این کشور است و نگاهی به شیوه هزینه کردن آن، حقایق بیشتری از خاندان سعودی را نشان میدهد و دلیل نارضایتی گسترده در مردم این کشور از خاندان حاکم را به روشنی بیان میکند.
مبالغ تخصیص یافته به شاهزادگان و خاندان سعودی در سال 1996 دو میلیارد دلار بودجه این کشور را از بین برد در حالی که برخی از نزدیکان ملکعبدالله بن عبدالعزیر شاه سعودی سالانه 10 میلیارد دلار از درآمد کشور را خرج خود میکنند.
بر اساس این گزارش، در عربستان سعودی دو طرح بزرگ وجود دارد که هیچ نظارتی و حسابرسی بر آن وجود ندارد. نخست طرح توسعه مسجدالحرام و دوم طرح صندوق ذخیره راهبردی است که این دو منبع درآمدی برای خانوادههای بزرگ شماری از شاهزادگان سعودی است.
پیش از این هم (به نقل از یک شاهزاده سعودی در سفارت آمریکا) فاش شده بود که درآمد فروش یک میلیون بشکه نفت روزانه از حدود هشت میلیون بشکه نفت عربستان فقط به پنج یا شش شاهزاده سعودی میرسد.
در ادامه این گزارش آمده است که هر یک از اعضای خاندان سعودی از بدو ولادت ماهیانه مبالغی دریافت میکنند که در سال 1996 کل هزینه آن دو میلیارد دلار برآورد شده است در حالی که کل بودجه عربستان در سال 1996 بیش از 40 میلیارد دلار نبوده است.
پادشاه عربستان هفته گذشته پس از بازگشت از دوره به اصطلاح درمان و نقاهت خود که در آمریکا و مراکش سپری کرد، دستور داد برای خاموش کردن مردم معترض مبلغ 37 میلیارد دلار برای راضی کردن مردم در بخشهای مختلف هزینه شود. در حالی که بنا بر اسناد منتشر شده که تاریخ آن متعلق به سال 1996 است، بیشتر مبالغ تخصیص یافته در دو دهه گذشته فقط هزینه خاندان سعودی شده است.
در این گزارش آمده است، اسنادی که در این خصوص وجود دارد، نشان میدهد که نه تنها هزینه کردن درآمد ملی عربستان برای خاندان سعودی، زیان هنگفت اقتصادی داشته بلکه انسجام اجتماعی را نیز از بین برده است.
علاوه بر حقوقهای ماهیانهای که هر فرد عضو خاندان سعودی آن را دریافت میکند، اسناد نشان میدهد که برخی افراد نیز خارج از بودجه تخصیص یافته برای اعضای خاندان پادشاهی، مبالغ هنگفتی دریافت کردهاند.
در این گزارش آمده است که ملک عبدالله از سال 2007 که بر مسند قدرت تکیه زد تلاش کرده است که با ایجاد برخی تغییرات [که هیچگاه انجام نشد] اندکی از موج نارضایتی مردم این کشور را فروبخواباند ولی ناخرسندی از اختلافهای اقتصادی و فساد همچنان وجود دارد.
رویترز نوشت: در سندی که مربوط به سفارت آمریکا در عربستان و متعلق به سال 1996 است، تصریح شده است که «ثروت خاندان سعودی؛ این همه از کجا آمده است».
در این سند آمده است که «شاهزادگان سعودی که تعداد آنان به هزاران نفر میرسد، به ثروت هنگفت و میل شدید آنان برای خرج کردن و نابود کردن این ثروت معروفند».
بزرگترین و رایجترین شیوه رسمی توزیع ثروت در خاندان سعودی، پرداخت حقوق ماهیانه به تک تک اعضای خاندان پادشاهی است. بر اساس آمار دفتر رفاه و خدمات خاندان پادشاهی، حقوق این افراد از کمترین فرد که کوچکترین عضو و فرعیترین شاهزاده است از 800 دلار (نزدیک به یک میلیون تومان) آغاز میشود تا به 200 هزار و 270 هزار دلار (270 میلیون تومان) در هر ماه، به یکی از نوادگان عبدالعزیر بن سعود میرسد. ولی فرزندان نوهها ماهیانه 13 هزار دلار (13 میلیون تومان) دریافت میکنند و این مبالغ جدای از هزینههای ازدواج و ساخت کاخهاست.
بنا بر این گزارش، این میزان پرداخت حقوق بر اساس بودجه سال 1996 که حدود 40 میلیارد دلار بوده است، حدود 2 میلیارد دلار بوده است زیرا پرداخت این حقوق از بدو تولد آغاز میشود و این یکی از انگیزههای خانوادههای خاندان سعودی برای زاد و ولد بیشتر است.
بسیاری از امرا و شاهزادگان به سراغ فعالیتهای تجاری رفتهاند و سالانه بیش از 10 میلیارد دلار خارج از مبالغ تعیین شده برای این خاندان، تاراج میکنند. علاوه بر این دو طرح کاملا محرمانه بدین معنا که به هیچ وجه تحت نظارت و حسابرسی قرار نمیگیرد طرح حرمین شریفین (مسجدالحرام) و طرح ذخیره راهبردی وابسته به وزارت دفاع است که به مثابه دو منبع درآمد بزرگ برای «ملک عبدالله و تعدادی از برادران اوست».
در ادامه این گزارش، با بیان اینکه برخی شاهزادگان از بانکهای سعودی وامهای کلان میگیرند و پس نمیدهند و بانکها نیز تمایلی به دادن وام به شاهزادگان ندارند، آمده است که مدیر یکی از بانکهای سعودی خاندان پادشاهی عربستان را به چهار دسته تقسیم کرده است:
- دسته نخست شامل بزرگانی که از فرط ثروتمندی تاکنون مبلغی قرض نگرفتهاند.
- دسته دوم شاهزادگانی که به صورت مرتب وام میگیرند.
- دسته سوم شامل هزاران شاهزاده است که بانک به آنان وام نمیدهد.
- دسته چهارم افرادی که درحقیقت عضو خاندان سعودی نیستند و این مدیر آنان را طفیلی میخواند.
طرح شایع دیگری که شاهزادگان برای درآمد خود پی گرفتهاند، اقدام برخی از آنان به مصادره زمینهای عموم مردم است. هدف از این کار فروش این زمینها به دولت سعودی برای طرحهای آینده است. تا نیمههای سال 1990 برنامه دولتی برای دادن زمینهای عمومی از بین رفت و از همینجا اختلافات بر سر زمینهای در اختیار دولت سعودی آغاز شد.
بنا بر این گزارش، سندی بانکی در این خصوص وجود دارد که در آن یکی از اعضای پرنفوذ خاندان سعودی به مقامات بانکی محلی دستور داده است تا سند یک ملک در مکه را به نام خاندان پادشاهی تغییر دهد در حالی که بیش از صدسال بوده است که این ملک در امتلاک یک خانواده بوده است. مقامات بانکی گذشته از این به میزان تکبر و خودبینی ذکر شده در این نامه نیز اشاره کرده و آن را مشمئزکننده خواندهاند.
در این گزارش آمده است که بسیاری از ثروتمندان و تاجران سعودی علت سرمایهگذاری خارجی خود را نگرانی از مصادره شدن اموال آنان به نام اموال پادشاهی ذکر کردهاند.
این مقامات با بیان اینکه افراد خاندان سعودی در حیف و میل کردن ثروت [مردم] بامهارتترین افراد هستند، تاکید کردهاند که این رویه ممکن است مشروعیت خاندان حاکم عربستان را بشدت خدشهدار کند.
دیپلماتهای آمریکایی تصریح کردهاند با وجود این حجم حیف و میل ثروت، تنها اندکی از اعضای خاندان سعودی هستند که در طول سالیان، در نهایت دارای ثروتی واقعا هنگفت هستند و بیشتر افراد هنوز در حیف و میل پول خود بامهارتترین افراد هستند تا جایی که اینان دریافت این پولها و حیف و میل را حق طبیعی خود میدانند.