به گزارش نفت دیلی، امروزه موضوع مدیریت انرژی در سازمانها دارای اهمیت ویژهای است و مجموعه هایی که رویکرد انفعالی به مقوله انرژی دارند با توجه به تغییرات روزمره جهانی با ریسک قابل توجهی روبرو هستند.
کم توجهی به مقوله انرژی می تواند منجر به مشکلاتی برای آینده فعالیتهای کسب و کار مدیریت آن شود زیرا منابع سوختهای فسیلی در جهان در حال کاهش و به تبع آن هزینه های تامین آنها نیز در حال افزایش است.
در ایران نیز شدت انرژی که مطابق با تعریف آژانس بین المللی انرژی معادل میزان مصرف انرژی نسبت به تولید ناخالص داخلی است، بنا بر آمارهای ارائه شده توسط سازمان بهره وری انرژی ایران (سابا)، ٢ برابر متوسط جهانی است.
اگرچه صنایعی مانند صنایع پتروشیمی و پالایشگاهها درپی انجام فعالیتهایی مبنی بر مدیریت انرژی خود هستند که به نظر می رسد افزون بر این صنایع با توجه به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها و افزایش قیمت حاملهای انرژی، امروزه توجه جدی به برنامه ریزی راهبردی انرژی برای سازمانهای فعال در دیگر صنایع کشور نیز به یک الزام بدل شده است.
زیرا در غیر این صورت به دلیل افزایش هزینه های انرژی، قیمت تمام شده محصولات افزایش و رقابت پذیری در بازارهای جهانی بسیار کاهش می یابد و سرانجام سازمانها مشمول ضررهای غیر قابل جبران می شود.
بنابراین موضوع اصلی در برنامه ریزی راهبردی انرژی در سازمانهای ایرانی آن است که چه راهبردهایی را می توان برای مدیریت انرزی در سازمان شناسایی و استفاده کرد.
از ای نرو در تحقیق «الگوی گونهشناسی استراتژیهای مدیریت انرژی» با تکیه بر تجربه های شرکتهای فعال در بخش پاییندستی صنعت نفت ایران و بهره گیری از دیدگاههای صاحبنظران مدیریت انرژی، گونههای راهبرد مدیریت انرژی استخراج شده است.
براساس اطلاعات ترازنامه هیدورکربوری شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاههایی که از سوی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی منتشرشده است، ارتباط میان هماهنگی راهبرد مدیریت انرژی با راهبرد کسب و کار سازمان و تاثیر آن بر عملکرد مدیریت انرژی در سازمان بررسی شده است.
مدل معادلات ساختاری مشخص کرده است که هماهنگی راهبرد مدیریت انرژی با راهبرد کسب و کار بر عملکرد مدیریت انرژی سازمان مؤثر است، به عبارت دیگر سازمانهایی که میان گونه راهبرد مدیریت انرژی و راهبرد کسب و کار آنها هماهنگی وجود دارد، عملکرد مدیریت انرژی بهتری دارند.