به گزارش نفت دیلی، نشریه فوربز در تحلیلی اعلام کرد حتی اگر روسیه و کشورهای عضو اوپک برای تثبیت عرضه نفت به توافق دست یابند، بازار نفت در بلندمدت تحولی چشمگیر نخواهد داشت.
بدیهی است که اگر تولیدکنندگان بزرگ نفت برای محدود کردن عرضه به توافق دست یابند، قیمتها افزایش مییابد و چه بسا این افزایش، چشمگیر باشد. این موضوع ممکن است نگرانیهایی درباره انحصار در بازارهای جهانی نفت ایجاد کند، اما مسئله اصلی این نیست که در این بازارها انحصار وجود دارد یا نه، بلکه مسئله این است که آیا این انحصار میتواند به چالش کشیده شود یا خیر.
چین هم در سال ٢٠١٠ میلادی تلاش کرد از موقعیت انحصاری خود در تولید عنصرهای خاکی کمیاب بهرهبرداری کند اما در نهایت، به اهداف خود نرسید.
این موضوع در سطح گستردهتر جهانی نیز باید در نظر گرفته شود؛ مسئله مهم این نیست که آیا یک شرکت بر بازار تسلط دارد یا خیر. مسئله این است که اگر آنها رفتار انحصارگرایانه را آغاز کردند، آیا این انحصار، قابلیت به چالش کشیده شدن را دارد؟ چالش کنونی برای انحصار تولیدکنندگان بزرگ نفت، مسئله تولید نامتعارف نفت با استفاده از فناوری شکست هیدرولیک است.
مسئله مهمی که باید به یاد داشته باشیم، این است که سازوکارهای اقتصادی تولید نفت با فناوری شکست هیدرولیک، به طور کامل با سازوکارهای حاکم بر ذخایر متعارف نفت تفاوت دارد. به همین علت، رشد قیمت نفت که به طور طبیعی از محدود کردن تولید نامتعارف نفت حاصل میشود، دیگر قابل تحقق نیست.
اما هنوز تولیدکنندگان نفت درباره این مسئله سخن میگویند. برای نمونه، روسیه اعلام کرده که حاضر است به گفتوگوها درباره محدودیت عرضه نفت ملحق شود، مشروط بر این که اعضای اوپک میان خود به توافق برسند. این یدان معناست که گفتوگوهای یاد شده با هدف تثبیت بازار، ممکن است پس از نشست الجزایر نیز ادامه یابد.
روسیه همواره اعلام کرده است که برای همکاری با اوپک آمادگی دارد و حتی در مواردی، با این سازمان همکاریهایی نیز داشته است. اما در بسیاری از موارد، دوباره رویههای معمول خود را در پیش گرفته است. و این مسئله، درباره همه سازمانهای انحصاری صدق میکند. سود هر یک از اعضا ایجاب میکند که از توافق تخلف کنند، مشروط بر این که این تخلف از سوی بیشتر اعضا تکرار نشود. روسیه بارها اعلام کرده است که نمیتواند تولید خود را محدود کند، زیرا همه شرکتهای نفتی این کشور به بخش خصوصی تعلق دارند. بسیاری معتقدند که این سخن چندان قانع کننده نیست، اما به هر حال بارها اعلام شده است.
روشن است که نخست اعضای اوپک باید بتوانند میان خود به توافق دست یابند. این مسئله آسان نیست؛ ایران اعلام کرده است که تنها در صورتی در تثبیت عرضه نفت مشارکت میکند که بتواند تولید خود را به سطح پیش از تحریم ها برساند که نسبت به سطح کنونی بیشتر است.
اما حتی اگر آنها در واقع تولید نفت خود را محدود کنند، این مسئله کمک چندانی به قیمت نفت نمیکند. برای درک این مسئله، باید تفاوت الگوهای اقتصادی را در اینجا واکاوی کنیم.
تولید نفت متعارف، میلیاردها دلار هزینه دارد و راهاندازی میدانها، ممکن است به سالها زمان نیاز داشته باشد. بیشتر هزینه، در توسعه اولیه میدانها به کار میرود و هزینههای عملیاتی پس از راهاندازی میدانها، بخشی ناچیز از کل هزینهها به شمار میآیند. این یعنی این که عرضه نفت در طول یک دوره چند ساله، نسبت به قیمتها انعطافی ندارد. ممکن است شما در شرایط افت قیمت نفت، پروژهای جدید را آغاز نکنید، اما هزینه عملیاتی تولید از میدانهای کنونی همچنان نسبت به قیمت نفت پایینتر است. اما این هزینههای عملیاتی، نسبت به هزینه کل، بسیار پایینتر هستند. ما همچنین میدانیم که در طول دورههای چند ساله، تقاضای نفت نیز انعطاف چندانی ندارد؛ همه ما همچنان در خانههای خود زندگی میکنیم، با خودروهای خود رانندگی میکنیم و به محل کار خود میرویم و سالها طول میکشد که تغییر قیمتها سبک زندگی ما را تغییر دهد.
عرضه و تقاضا، دو عاملی هستند که موجب نوسانهای شدید در قیمت نفت میشوند. تنها در چند دهه، قیمت نفت از ١٠ دلار به ١٤٠ دلار و سپس به ٤٠ دلار رسیده است.
تولید نفت با فناوری شکست هیدرولیک، سازوکار اقتصادی کاملا متفاوتی دارد. سرمایه اولیه برای راهاندازی تولید، اندک است و تنها پنج تا ١٠ میلیون دلار برای راهاندازی یک چاه کافی است. چنین چاهی، نمیتواند دهها سال به تولید خود ادامه دهد و پس از یک تا دو سال، تولید این چاهها به شدت کاهش مییابد. بنابرین می توان گفت که همه هزینههای تولید نفت شیل، در هزینه عملیاتی خلاصه میشود. البته این صد در صد درست نیست، اما میتوان در ارزیابی سازوکار اقتصادی آن، از این الگوی فکری کمک گرفت.
معنای این سازوکار، این است که به محض آن که قیمت نفت نسبت به هزینههای عملیاتی شکست هیدرولیک بیشتر شود، چاههای نفتی آن در کمتر از چند ماه میتوانند برای تولید آماده شوند.
بنابرین، هم اکنون یک منبع نفت در اختیار داریم که انعطاف آن در برابر قیمت، بسیار بالاست. این واقعیت، وضع کنونی را دگرگون میکند. معنای این وضع این است که دوران رشد شدید قیمت نفت به پایان رسیده است. البته منظور این است که رشد قیمت نفت، زیاد طول نخواهد کشید. بیگمان، فناوری شکست هیدرولیک نفت نیاز همه را تأمین نمیکند، اما به هر حال نفت کالایی قابل جایگزینی است و بنابراین، نسبت عرضه و تقاضاست که قیمت را تعیین میکند و میانگین عرضه، تأثیری ندارد.
بنابرین، اوپک و روسیه میتوانند هرچه که میخواهند درباره محدود کردن عرضه برای افزایش قیمت حرف بزنند. و بیگمان، میتوانند تا حدی در این راه موفق شوند. هرگاه قیمت نفت به بالاتر از هزینه تولید با فناوری شکست هیدرولیک برسد، دوباره عرضه افزایش مییابد. میتوانیم اینگونه نیز بگوییم که اوپک و روسیه ممکن است دوست داشته باشند که انحصار بازار را در اختیار بگیرند، اما اکنون این انحصار چالشپذیر است. این یعنی این که همانند دیگر انحصارهای چالشپذیر، لازم نیست دیگر چندان از این مسئله نگران باشیم. آخرین باری که شنیدید که مردم درباره عنصرهای خاکی کمیاب چین ابراز نگرانی کنند کی بود؟ تنها چهار سال طول کشید که کل مسئله حل شود، زیرا مردم توانستند جایگزینی برای آن بیابند.