به گزارش نفت دیلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در آستانه حلول سال نو با صدور پیامی ضمن شادباش این ایام تصریح کرد: گاز برای ما پایه اقتصاد است، از همین رو، بسیاری بر این اعتقادند که در فضای برجام یکی از حوزههایی که خستگی مسئولان را مرتفع کرد، بخش نفت و گاز بود. کاری که برجام باید انجام میداد، این بود که موانع را از سر راه اقتصاد ایران بردارد و این کار تقریبا در بیشتر حوزهها انجام شد.
متن کامل پیام نوروزی حمیدرضا عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران به شرح است:
دیرزمانی است که مشعل گاز در جایجای ایران عزیز روشن شده و امید و گرما را به خانههای هموطنان عزیزمان هدیه کرده است. شاید یکی از رهاوردهای برجام نیز تسریع در تولید گاز و عرضه آن به مردم باشد، اکنون با توجه به این که سهم گاز در سبد انرژی روز به روز بیشتر و به حدود 70 درصد رسیده و به نظر میرسد در حال گرفتن جای و جایگاه نفت در این سبد است، میتوان به این واقعیت دست یافت که گاز اهمیت ویژهتری نسبت به نفت در زندگی مردم دارد، چراکه گاز با نفت ماهیتا تفاوت دارد.
تفاوتی که نفت با گاز دارد، دو تفاوت ماهیتی است، به این معنا که ما با پول حاصل از فروش نفت زندگی میکردیم و اقتصاد ما با متکی به نفت بود اما در حال حاضر، اقتصاد ما مبتنی بر گاز است، یعنی گاز در زندگی، تولید و نیز در توسعه اقتصادی مردم حضور دارد.
ولی نفت با آن که طلای سیاه بود، حضور نداشت، بلکه صادر و پول آن به خزانه واریز میشد، این پول بادآورده هم ما را تنبل کرد و هم خوب استفاده نشد، در این پنجاه سالی که از عمر نفت و گاز میگذرد، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، هرگز نتوانستیم و یا موفق نشدیم مثل دیگر کشورها این پول را در صندوقی به امانت بگذاریم و آن را به تولید، صنعت، انتقال تکنولوژی، سرمایهگذاریهای روی زمین و... تزریق کنیم، بلکه هر کسی از آن، استفادهای را که میخواست، کرد.
شاید به همین علت است که بسیاری از کارشناسان باتجربه بر این اعتقادند که شاید اگر نفت نداشتیم، وضعیت اقتصادی به مراتب بهتری در انتظارمان بود، اما گاز و سرنوشت آن داستانی کاملا جدا دارد، گاز عملا در داخل اقتصاد و رفاه مردم است و نمیتواند حضور نداشته باشد.
من شخصا بر این باورم که اگر گاز نباشد، اقتصاد حرکت نمیکند، ولی در مورد نفت، شاید چنین جملهای صادق نباشد، شما نمیتوانید گاز را به مردم، کارخانهها، نیروگاهها و... ندهید، بنابراین گاز به طور کلی در زندگی، تولید، رفاه و اقتصاد مردم حضور دارد. این امر بدین مفهوم است که شما وقتی منطقهای را گازرسانی میکنید، خود به خود در آنجا توسعه اقتصادی ایجاد میشود. کارخانههای کوچک و بزرگ صنعتی و... با علم به حضور گاز در این منطقه، به آنجا راه پیدا میکنند، اما در عین حال، بر این اعتقادم که همه باید دست به دست هم دهیم تا تبدیل به داستان نفت نشویم.
یعنی اگر میخواهیم در 50 سال آینده هم به این سرنوشت دچار نشویم، باید از هماکنون مسیر درست و بهینه را طی کنیم، هم بهینه مصرف کنیم، هم به چهار محور، قیمت، فرهنگ، تکنولوژی و قانون که شخصا به آن ها باور دارم، تعهد داشته باشیم، یعنی تصور کنیم گاز نداریم.
این امر باعث میشود که سراغ انرژیهای دیگر هم برویم، انرژیهای نو را بیازماییم و از هماکنون به دنبال فراگیری تکنولوژیهای آن باشیم، اجازه ندهیم یکباره چند سال دیگر که گاز تمام شد، به سراغ تکنولوژی انرژیهای نو رفته و آن را از دیگران بخریم که آن زمان، نمیتوانیم، بنابراین در حال حاضر که گاز هم ارزآور است و هم به تولید و رفاه مردم کمک میکند، باید اقدام کنیم.
منطق حکم میکند از هماکنون در باره انرژیهای مختلف از قبیل انرژی بادی، خورشیدی، زمینگرمایی، ژئوترمال و... فکر کنیم و تکنولوژیهای آن ها را فراگیریم.
گاز برای ما پایه اقتصاد است، از همین رو، بسیاری بر این اعتقادند که در فضای برجام یکی از حوزههایی که خستگی مسئولان را مرتفع کرد، بخش نفت و گاز بود. کاری که برجام باید انجام میداد، این بود که موانع را از سر راه اقتصاد ایران بردارد و این کار تقریبا در بیشتر حوزهها انجام شد.
ما به این موضوع کاملا واقف هستیم که میزان تولید و برداشت گاز در ایران همچنان رو به افزایش و این نیز یکی دیگر از برکات برجام در صنعت گاز است، اما در این میان، برخی بر این اعتقادند که این میزان تولید و مصرف میتواند وابستگی را به این انرژی پاک به وجود آورد که رهاشدن از آن، دشوار باشد، این را هم واقفیم که در هیچ کجای دنیا، همه تولیدات انرژی خود را در یک سبد نمیگذارند، ولی در حال حاضر، با وجود مخازن مشترک با کشورهایی مثل قطر، باید این را بدانید که چنانچه شما از این مخزن برداشت نکنید، دیگران برداشت میکنند و این یعنی آن که عملا پول و ثروت شما را برداشت میکنند، پس شما چاره دیگری جز برداشت ندارید، شما راهی ندارید مگر این که از این مخزن مشترک، بیشترین سهم را داشته باشید تا ثروت زیرزمینی خود را به دیگران نسپرده باشید.
با این حال، شرکت ملی گاز ایران تمام تلاش خود را به کار گرفته تا هرجایی که میتواند و مخازن گازی وجود دارد، هم اکتشاف کرده، هم پالایشگاه بسازد و هم شبکههای خود را با اتصالات خطوط جدید، پایدار و ذخیرهسازی را در همه جای کشور توسعه دهد.
اکنون ما در شرایطی قرار داریم که مفتخریم بگوییم شهرهای مرزی کشورهای همسایه نیز با روشن شدن مشعل گاز در خانههای روستاییان، دست نیاز به سوی ما بلند کرده تا آن ها را نیز از این نعمت بهرهمند سازیم و این افتخاری برای جمهوری اسلامی ایران است که با ایجاد امنیت، توانسته آسایش و آرامش را نیز برای مردم به ارمغان آورد.
با همین سیاست دولت تدبیر و امید بود که در آخرین ماه از سال 95، گازرسانی به زاهدان در سیستان و بلوچستان به عنوان آخرین مرکز استان محروم از گاز آغاز و مشعل گاز در دیار مهربانی روشن شد، کاری بس عظیم که تنها به همت غیورمردان و کارگران زحمتکش شرکت ملی گاز ایران به ثمر نشست و ثابت کرد که «خواستن، توانستن است».
یک بازدید کوتاه از مراحل لولهگذاری، جوشکاری و.... در طول مسیر دشوار و سختگذر خط انتقال گاز ایرانشهر به زاهدان، کاملا نشان میدهد که مهندسان، کارشناسان، تکنیسینها، کارگران و.... شرکت ملی گاز در شرایطی سخت و دشوار، چگونه غیرت و همیت ایرانی را در این پروژه به نمایش گذاشتهاند، این وفای به عهد در گازرسانی به مرکز این استان تا آخر امسال، با شبکه توزیعی که همهاش ایرانی است، تنها نشان از تلاش شبانهروزی کارگران و مهندسینی دارد که با دل و جان در این راه قدم گذاشتهاند.