به گزارش نفت دیلی، ایران طبق آمار اخیر نفت و گاز منتشر شده از طرف شرکت بریتیش پترولیوم بزرگترین ذخایر هیدروکربور جهان (نفت و گاز) را دارا است این منابع که بزرگترین امتیاز نسبی اقتصادی و استراتژیک ایران است از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تحولات بینالمللی انرژی در چند سال اخیر نشان داده است که دنیا با دغدغه گازهای گلخانهای به سوی انرژیهای تجدیدپذیر میرود و امکان رشد منفی در مصرف فرآوردههای نفتی در سالهای آتی وجود دارد.
در چنین شرایطی همه کشورهای تولید کننده نفت سعی میکنند که ذخایر خود را در اسرع وقت توسعه دهند و این سرمایهها را در حوزههای دیگر اقتصاد برای توسعه پایدار بهکار گیرند.
با چنین سرمایه خدادادی ایران باید با شرکتهایی که از بهترین تکنولوژی روز برخوردار است، همکاری نماید و بیشترین سرمایه را برای توسعه منابع خود از بازارهای مالی جذب کند.
افزایش توان تولید نفت و گاز ایران برای ایجاد قدرت اقتصادی و سیاسی در شرایطی که دشمنان ایران با تمام قوا کوشش مینمایند که ایران منزوی باشد و نتواند در غرب آسیا از اهمیت در شأن خود برخوردار باشد، اولویت ویژهای دارد؛ در موقعیت کنونی تعلل در این امر میتواند امنیت ملی را به خطر اندازد.
در دهه گذشته شرکتهای بینالمللی انرژی حتی شرکتهای کوچکتر نفتی علی رغم علاقه برای شرکت در توسعه میادین نفت و گاز ایران به دو دلیل تمایلی برای سرمایهگذاری در ایران نداشتند. دلیل اصلی عدم علاقه شرکتها برای سرمایهگذاری در ایران تحریمهای متعددی بود که افزون بر تحریمهای گذشته آمریکا در دوران دولت قبل از طرف اتحادیه اروپا و سازمان ملل علیه ایران وضع شده بود.
از سوی دیگر عدم جذابیت قراردادهای بیع متقابل که حتی قبل از تحریمهایی که در رابطه با مسائل هستهای وضع شدند و در سالهایی که قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار هم بود شرکتها را به سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز ایران تشویق ننمود.
با امضای این قرارداد دوران سرمایهگذاری و انتقال فناوری به صنعت نفت و گاز ایران آغاز خواهد شد و نشان می دهد که توافق در قالب برجام راه سرمایهگذاری در صنعت هیدروکربور ایران را باز کرده است. از سوی دیگر امضای این قرارداد نشان از علاقهمندی شرکتهای نفتی برای ورود به ایران در قالب قرارداد جدید IPC میباشد.
باید در نظر داشت شرکتهایی که با قرارداد بیع متقابل در زمان تحریمهای کنگره امریکا (ISA) به ایران آمدند از طریق دولتهای خود یا رأساً با دولت امریکا مذاکره نمودند و اطمینان یافتند که رئیس جمهوری وقت تحریمهای کنگره را طبق اختیاراتش اعمال نخواهد کرد.
در حال حاضر در امریکا رئیس جمهوری بر سر کار است که نه تنها مخالف برجام بوده و هست بلکه سعی دارد با کمک اسرائیل و چند کشور عربی در منطقه از تعامل شرکتهای بینالمللی با ایران در صنعت نفت و گاز جلوگیری نماید و قول داده است که در سیاست های دولت اوباما در قبال ایران تجدیدنظر نماید. کنگره آمریکا نیز تحریمهای جدیدی را طرحریزی نموده است.
در چنین شرایطی امضای قرارداد با توتال با درنظر گرفتن احتمال تحریم یا جریمه شدن این شرکت از طرف امریکا اهمیت آن را دوچندان میکند. امضای این قرارداد با شرکتهای فرانسوی و چینی و قراردادهای بعدی با شرکتهای دیگر اروپایی و روسیه میتواند راه این کشورها را از سیاستهای یکطرفه امریکا جدا نماید و در عمل به کم اثر شدن تحریمهای کنونی و آتی امریکا بینجامد.