ایمنسازی و ترک چاههای قدیمی تخلیهشده و چاههایی که از لحاظ اقتصادی نقشی در برنامههای توسعهای میدانهای نفت و گاز ندارند، همواره به دلیل جلوگیری از مهاجرت هیدروکربنهای باقیمانده به سازندهای سطحی یا نشت و آلودهسازی موقعیتهای حفاری در خشکی و دریا حائز اهمیت بوده است.
در میدانی نظیر پارس شمالی که چاههای گازی حفر شده آن به مدت ۴۰ سال بدون هیچگونه تولیدی با psi ۸۰۰۰ فشار بهطور غیر صحیح معلق یا رها شده است و تجهیزات سرچاهی آن تحت نظارت، نگهداری و تعمیرات نبوده است، اهمیت ایمنسازی و ترک صحیح چاههای آن مطابق با استانداردهای روز دو چندان است.
پراکندگی چاهها و سازههای دریایی پارس شمالی، پوسیدگی شدید سازهها در ناحیه پاشش، آسیبهای وارده به واسطه حملات موشکی حین جنگ تحمیلی، وجود فشار محبوس در دالیز چاهها، عدم ترک صحیح و ایمن چاهها، پوسیدگی تجهیزات سرچاهی و احتمال عدم یکپارچگی تجهیزات و لولههای جداری چاه و همچنین احتمال وجود گاز سطحی کمعمق به دلیل فوران زیرزمینی یکی از چاهها سبب شده است عملیات ایمنسازی و ترک صحیح این چاهها با مخاطرات و ریسکهای عملیاتی بسیاری همراه باشد.
از این رو شرکت نفت و گاز پارس با محوریت مدیریت مهندسی نفت و گاز و مشارکت دیگر مدیریتهای ذینفع، ایمنسازی و ترک چاهها را در این میدان به دو فاز Well Diagnosis و Execution تفکیک کرد.
فاز Well Diagnosis که با هدف کاهش هزینههای اجرایی عملیات، برآورد صحیح زمان و هزینه اجرا و تهیه برنامههای اصلی ایمنسازی و ترک چاهها برنامهریزی شده است مشتمل بر عملیاتی نظیر بازرسی روسطحی و زیرسطحی سازهها و ارزیابی استحکام سازه در مقابل بارهای اعمالی از شناور و تجهیزات، طراحی و ساخت مسیرهای دسترسی به سازه و تجهیزات سرچاهی به کمک داربستبندی، سرویس و بازیابی عملکرد شیرآلات، فشارخوانی و تستها و آزمایشهای مربوطه و همچنین نمونهگیری از سیال دالیزها و لوله مغزی چاههاست.
بدون انجام مراحل فاز Well Diagnosis شرایط ساختمان چاه و تجهیزات سرچاهی بسیار مبهم بوده و امکان ارزیابی صحیحی از هزینههای ایمنسازی، ترک چاه و برچیدن سازهها وجود ندارد. بنابراین سرمایهگذاران یا پیمانکاران بهطور معمول بدترین سناریوی ممکن از شرایط چاه را درنظر میگیرند و برنامههای ایمنسازی و ترک را پیشنهاد میدهند. این برنامهها مستلزم بهکارگیری دکلهای حفاری بوده و به همین ترتیب پیشنهادهای مالی ارائه شده بسیار فراتر از هزینههای واقعی خواهد بود. درحالیکه نتایج Well Diagnosis امکان دستهبندی چاهها از نظر پیچیدگی عملیاتی و هزینههای مربوطه را فراهم میسازد و تخمین هزینههای چاهها را به طرز چشمگیری کاهش میدهد.
پس از اتمام همه مراحل مطالعاتی و مهندسی و انجام بازدیدهای دقیق از منطقه، چاه E۱ بهواسطه شرایط خاص تجهیزات، ساختمان چاه و سازه به عنوان نخستین چاه مورد بررسی انتخاب و همه دستورعملهای اجرایی، ارزیابی ریسک و مخاطرات عملیاتی و برنامه اقدام در ۹ ماه نشستهای فشرده و ویرایشهای متعدد تهیه شد.
در این زمینه مدیریت مهندسی و ساختمان شرکت نفت و گاز پارس نیز به ارائه شرح کار فرآیند مهندسی شامل عملیات بازرسی روآبی و زیرآبی و ارزیابی و تحلیلهای دقیق مهندسی مطابق با آییننامههای مربوطه و همچنین ارائه فهرستی از مشاوران دارای صلاحیت اقدام کرد که به انتخاب مشاور ارزیابی سازه و تهیه مدل و دستورعمل ارزیابی پایداری سازه منجر شد.
عملیات فشارخوانی و ارزیابی شیرآلات سرچاهی و تاج چاه E۱، در تاریخ سوم مردادماه ۹۷ آغاز و در مدتزمان هشت روز به انجام رسید. ارزیابی محیط اطراف چاه و سازه (جکت چهارپایه) از نظر نشت گاز H۲S، ارزیابی استحکام سازه زیر و روسطحی با چند مرحله عملیات غواصی و بازرسی فنی به روش NDT به منظور نصب داربست و امکانسنجی اتصال شناور، نصب داربست و برپایی عرشههای موقت دسترسی به تجهیزات و شیرآلات چاه، سرویس همه شیرآلات چاه در محل و بازیابی عملکرد صحیح شیرآلات، انجام تستهای فشاری شیرآلات، فشارخوانی تمامی فضاهای حلقوی و فضای داخل چاه، نمونهگیری از سیالات موجود در فضاهای حلقوی و فضاهای داخل چاه، مهمترین مراحل اجرایی این عملیات بوده است.
بر اساس اقدامهای انجامشده، مشخص شد سازه مورد اشاره از استحکام لازم برای اجرای عملیات برخوردار بوده و چاه E۱ و فضاهای حلقوی آن هماکنون ایمن و فشار آنها، صفر ارزیابی شد، لذا ایمنسازی و آواربرداری این موقعیت، ساده، بدون نیاز به دکل، بدون نیاز به عملیات Hot Tap و کمهزینه ارزیابی میشود.
نتایج ارزیابی مهندسی برای پایداری سکوی E۱ که ظاهرا نسبت به سایر سازههای این میدان دارای شرایط بهتری از لحاظ خوردگی و یکپارچگی سازهای است، نشان داد بهرغم داشتن استحکام کافی برای مقاومت در مقابل بارهای ناشی از اتصال شناور و نصب داربست و تجهیزات فشارخوانی، حاکی از نرخ خوردگی بالاتر از حد انتظار در اعضای موجود در ناحیه پاشش (Splash Zone) است، بهطوریکه در برخی از این سازهها به دلیل نرخ خوردگی بالاتر فروپاشی کلی سازهها پیشبینی دور از انتظاری نباشد و ضرورت انجام پروژه متروکهسازی و برچیدن چاهها و سکوهای موجود این میدان را به منظور جلوگیری از یک حادثه زیستمحیطی گسترده و تحمیل هزینههای زیاد برای مهار این چاهها بیش از پیش نشان میدهد.
اجرای موفقیتآمیز این عملیات نشان داد که با در نظر گیری همه ملاحظات بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) ، امکان ارزیابی دیگر چاهها و موقعیتهای چاههای گازی پارس شمالی نیز وجود دارد و ضمن تهیه شرح کار و برنامه دقیق ایمنسازی و ترک صحیح چاهها، برآورد دقیقی از هزینههای لازمه به دست میدهد. این امر ضمن کاهش خیرهکننده هزینههای اجرایی، به بهبود فرآیند مذاکره با شرکتهای علاقهمند به سرمایهگذاری در توسعه میدان گازی پارس شمالی نیز کمک خواهد کرد.
با توجه به اینکه نتایج حاصله به سایر موقعیتهای میدان پارس شمالی قابل تعمیم نیست، در مراحل بعد، عملیات مشابه روی ۱۵ چاه (۱۴ سکو) باقیمانده بهصورت مجزا انجام خواهد شد.