مهدی شاهرودی، کارشناس ارشد مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران، در مقالهای با عنوان «بهکارگیری انرژی خورشیدی در سبد انرژی کشور به منظور مقاومسازی اقتصاد کشاورزی»، به بررسی نقش این نوع انرژی در بخش کشاورزی پرداخته و آورده است: «استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشید، باد و ... در سیستم انرژی به منظور افزایش قابلیت اطمینان تامین انرژی در بازه زمانی اوج مصرف، کاهش آثار زیست محیطی سوختهای فسیلی و مقاومسازی اقتصاد در جهان توسعه یافته است.»
وی با بیان اینکه محدودیت دسترسیپذیری این نوع انرژی سبب شده که از سیستمهای ترکیبی تامین انرژی همراه با سوختهای فسیلی استفاده شود، روش استفاده حداکثری از انرژی خورشید در خشککنها و تاثیر آن بر کاهش آثار مخرب زیست محیطی و هزینههای انرژی را بررسی کرده است.
در بخشی از مقاله این کارشناس ارشد مهندسی سیستمهای انرژی آمده است: «بهکارگیری انرژی آب، باد و خورشید و زمینگرمایی به منظور تولید برق از منابع تجدیدپذیر در سالهای گذشته در ایران آغاز شده و وزارت نیرو با ارائه راهکارهایی نظیر خرید تضمینی برق و دیگر روشهای حمایتی، بخش خصوصی را در توسعه صنعت برق بر پایه منابع تجدیدپذیر فعال کرده است. همچنین توسعه فناوری هستهای در تولید برق به عنوان یکی دیگر از اجزای سبد انرژی اجرایی شده است که از آثار تنوع بخشی در سبد تولید برق میتوان به رفع تنگناهای تولید در بازه زمانی اوج مصرف اشاره کرد. بهکارگیری انرژی گرمایشی خورشیدی به منظور گرم کردن هوا و آب و تأمین نیازهای آسایشی ساختمانها و توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی (خشککن خورشیدی) از دیگر کاربردهای انرژیهای تجدیدپذیر است که توسعه فناوری و اجرای آن، ضمن تنوعبخشی به سبد انرژی کشور، در مقاومسازی اقتصاد و خودکفایی کشاورزی و رونق کسب و کار میتواند مفید واقع شود. از مزایای بهکارگیری این روش، گرمایش ساختمانها در بازه زمانی اوج مصرف گاز در روزهای سرد زمستان و توسعه صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی (خشککنهای خورشیدی) در روستاها به عنوان یکی از روشهای نگهداری و فرآوری محصولات غذایی است. در بخش نیازهای آسایشی ساختمانها نیز توسعه فناوری به منظور تولید مجموعههای گرمایش دوگانه (آب و هوا)، استفاده از انرژی گرمایشی خورشیدی در فصول مختلف سال را امکانپذیر میکند.»
در این مقاله، قیمتهای پایین سوختهای فسیلی در ایران از جمله مواردی عنوان شده که در فضای رقابتی امکان بروز و ظهور توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را با چالش جدی مواجه کرده و در بخشی از آن آمده است: «محدودیت سیستمهای انرژی تجدیدپذیر نظیر خورشید، دسترس نداشتن و دشواری نسبی ذخیرهسازی انرژی در آنها نسبت به سیستمهای انرژی با حامل انرژی سوخت فسیلی، به منظور استفاده در زمان مدنظر است که توسعه آنها در ظرفیتهای بالا را از نظر فنی و اقتصادی غیر قابل توجیه میکند و از این رو این سیستمها سهم کوچکی در شبکه انرژی دارند.»
به گفته شاهرودی، با وجود ظرفیتهای فراوان انرژی خورشید در بحث گرمایش هوا و آب و وجود نیروهای متخصص داخلی، توسعه فناوری و اجرای آن در سطح کشور صورت نپذیرفته و گرمایش ناشی از این حامل انرژی، هماکنون سهمی در سبد انرژی و توسعه اقتصادی کشور ندارد. از سوی دیگر، با توجه به محدودیتهای دسترسیپذیری، توسعه سیستمهای گرمایشی خورشیدی از منظر فنی و اقتصادی، به منظور تامین نیازهای آسایشی و گرمایش صنعتی پایدار، به تنهایی منطقی به نظر نمیرسد. اما کاربرد این سیستمها در تنوعبخشی به سبد انرژی کشور، کاهش آثار مخرب زیست محیطی سوختهای فسیلی و کمک به سیستم انرژی در بازه زمانی اوج مصرف گاز اثرگذار است.
تامین انرژی خشککنهای صنعتی
این مقاله، توسعه فناوری خشککنهای خورشیدی به منظور استانداردسازی روشهای تبدیل و نگهداری محصولات کشاورزی در مناطق روستایی به منظور رونق اقتصادی و بهبود فضای کسبوکار بخش کشاورزی را مفید ارزیابی کرده و در مثالی نشان داده است که در صورت بهکارگیری انرژی خورشید به منظور تامین انرژی خشککن صنعتی (وسیلهای است که با روش تبخیر سطحی از طریق کاهش میزان رطوبت (آب) محصولات کشاورزی، به منظور نگهداری مواد غذایی استفاده میشود)، حدود ۵۸ درصد از مصرف سوخت آن کاهش مییابد که ضمن کاهش هزینهها، در کاهش آثار زیست محیطی نیز موثر خواهد بود.
بر این اساس، بهکارگیری خشککنها نقش بسزایی در رونق کسب و کار و بهبود شرایط اقتصادی خانوارها در مناطق روستایی میتواند بهعهده گیرد. استفاده از این فناوری این امکان را برای کشاورزان فراهم میسازد که در زمان برداشت محصول، با توجه به قیمت روز محصول تر و پیشبینی قیمت خشک محصول، گزینه اقتصادی را انتخاب کنند. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر میشود که بررسیها نشان میدهد در موارد متعدد به دلیل قیمت پایین محصول تر در زمان وفور در بازار در فصل برداشت، کشاورزان مجبور به واگذاری محصول به دلالان به بهای اندک میشوند که در مواردی حتی هزینههای تولید را نیز پوشش نخواهد داد.
شاهرودی در این مقاله نتیجهگیری کرده است: «در صورت بومیسازی دانش استفاده از خشککنها در مناطق روستایی قطبهای تولید محصولات باغی کشاورزی با آب و هوای گرم و خشک نظیر استانهای خراسان، فارس، آذربایجان و ...، با توجه به مزیت تعداد روزهای آفتابی در این مناطق، میتوان بهبود شرایط اقتصادی را در مناطق روستایی انتظار داشت. همچنین محصولات خشک شده، در صورت ارتقای کیفیت تولید نسبت به روشهای سنتی خشک کردن و بازاریابی مناسب، امکان صادرات به دیگر کشورها را نیز خواهد داشت.»