خبرگزاری ایسنا در گزارشی پدیده خوشنت علیه زنان و همسرآزاری را بررسی کرده است.
بخشی از این گزارش را بخوانید:
* براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی ۳۰ درصد از خشونت علیه زنان از طرف غیر همسر و ۷۰ درصد از طرف همسر بوده که البته زنانی که تجربه خشونت از طرف همسر را داشتهاند، افسردگی در آنها دو برابر بیشتر دیده میشود.
* 66 درصد زنان ایرانی در زندگی خود مورد خشونت قرار گرفتهاند که البته آماری که حکایت از افزایش یا کاهش خشونت علیه زنان داشته باشد به صورت کشوری پس از این سال وجود ندارد این در حالیست که خشونت علیه زنان در جامعه و خشونتهای خانگی علیه زنان معضلی فراگیری است.
* در کشور ما بیشترین خشونت و همسرآزاری در مناطق روستایی دیده میشود چون زنان روستایی معمولاً به دلیل ناآشنایی با حقوق خود به عنوان یک زن و یک انسان برای حفظ کانون خانواده یا ترس از بیآبرویی و انگشتنما شدن تمام آزارها را تحمل میکنند.
* 20 درصد زنان متاهل شهر تهران از همسرآزاری روانی مانند تحقیر، بیاعتنایی، قهر، متلک و دشنام رنج میبرند. یافتهها نشان میدهد که با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش مییابد و همچنین میزان همسرآزاری در مردانی که زنانشان دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر هستند، به طور معناداری کمتر از زنان کمسواد و بیسواد است. از سوی دیگر میزان همسرآزاری در مردانی که تحصیلات پایینتر از دیپلم دارند به طور معناداری بیشتر از مردانی است که دارای تحصیلات بالاتر هستند.
* براساس این یافتهها زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترین و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پایینترین مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشتند. زنان غیرشاغل نیز بیشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کردهاند. ۶۵.۵ درصد از زنان وجود قهر و آشتی و خشونت را امری عادی پنداشته و قصد جدایی از همسر خود را نداشتهاند. همچنین خشونت روانی و کلامی با ۵۲.۷ درصد رتبه نخست خشونت خانگی را دارد که شامل به کار بردن کلمات رکیک، دشنام، داد و فریاد و بهانه گیری میشود.
* رتبه بعدی خشونت فیزیکی از نوع دوم است که ۳۷.۸ درصد خشونتهای خانگی علیه زنان را شامل میشود. سیلی زدن، زدن با مشت یا چیز دیگر و لگد زدن از جمله مصادیق این نوع خشونت محسوب میشود. اما رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی» است.