روزنامه ایران به نقل از سفیر ایران در مسکو درباره نگاه جامعه ایرانی به روابط با روسیه نوشت: مردم هر چه فحش میدهند به دوران تزار است، اما با همان استدلال روابط امروز را تخریب و شبیهسازی میکنند.
کاظم جلالی در بخشی از این مصاحبه گفت:
* بسیاری از محصولات ما میتواند صادرات به روسیه باشد. ما در بخش لبنیات و وارد کردن آن به روسیه میتوانیم نقش داشته باشیم. حدود ۵ میلیارد دلار واردات لبنیات روسیه است. در بخش لبنیات داریم کار میکنیم و کارهای مورد قبولی انجام شده است. در بخش ماهی، میگو، سبزیجات و صیفیجات، خشکبار، پسته و خرما نیز میتوانیم صادرات به روسیه داشته باشیم. حدود ۷۰ درصد از نیاز خرمای روسیه را ایران تأمین میکند. در صادرات خرما، کشمش، انجیر و خشکبار و همچنین بخش فرش، چرم، کیف و کفش میتوانیم نقش داشته باشیم. علاوهبر این اکنون در سرامیک، کاشی و سنگ ایران حرف برای گفتن دارد.
* اما مشکل اینجاست که ایرانیها همانطور که درباره روسیه مینویسند و شناخت آنها به دوران تزار و اتحاد جماهیر شوروی برمی گردد و هر چه فحش میدهند به دوران تزار است اما با همان استدلال روابط امروز را تخریب و شبیهسازی میکنند. اقتصاد دولتی و خصوصی ایران همانطور که سیاست روسیه و روسیه نوین را کم میشناسد، اقتصاد روسیه را نیز کم میشناسد. فعالان اقتصادی قوی که وارد اقتصاد روسیه شده باشد، نداریم. بخشی از تجار ما در روسیه کار میکنند و انسانهای بسیار خوب و توانمند هستند اما محدودند. برخی که در روسیه درس خواندند با درس خواندن و تحصیلات خود متوجه شدند گویی کار اقتصادی در روسیه بهتر است. اقتصاد روسیه برای مجموعه جریان اقتصادی بخش خصوصی و بخش دولتی ما ناشناخته است. باید اقتصاد روسیه را بشناسند کما اینکه اکنون مقالاتی نوشته میشود که همه فحشها در آن مربوط به زمان تزارهاست. امروز اقتصاد روسیه نیز مثل خود روسیه ناشناخته است.
* به لحاظ فرهنگی ارتباطات ما بسیار ضعیف و رفت و آمدهای ما بسیار کم شده است. در داخل ایران وقتی درباره روسیه صحبت میکنید ذهنیتهای یک سرزمین بسیار دور، سرد و سیبری به ذهن میرسد. اما در ذهن ملت ایران به محض اینکه درباره اروپا صحبت کنید همه آن را خیلی نزدیک میبینند. بخشی از این عدم معرفی به بخش فرهنگی برمیگردد. در گذشته زمان تزار رفت و آمدها بیشتر بود. در روسیه هم ایران خیلی شناخته شده نیست و ایران با ایراک یعنی عراق یکی میشود. در روسیه پرسیسکی بهعنوان سرزمین فارس شناخته میشود. در بدنه روسیه هم ایران را خوب نمیشناسند، کما اینکه ما نیز روسیه را نمیشناسیم.
* دلیل عمده این است که در زمان کمونیسم عمدتاً راهها بسته و رفت و آمدها کم شد. در زمان کمونیسم این سرزمین هم مخوف بود و هم غربیها خیلی تلاش کردند آن را مخوف نشان دهند. باید بدانیم ما و روسها از دریچه غرب و دوربین غرب همدیگر را میشناسیم. ما به مدیریت قبلی و فعلی صداوسیما عرض کردیم که شما لطف کردید و این همه شبکهها به زبانهای مختلف ایجاد کردید که جای تقدیر و تشکر دارد.
* اما حدود ۳۰۰ میلیون نفر در حوزه نزدیک به امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به روسی صحبت میکنند حال بهعنوان زبان اول یا دوم خود و ما متأسفانه یک شبکه روسی زبان در داخل ایران نداریم که ایران را به روسها معرفی کنیم. متقابلاً روسها نیز شبکه فارسی زبان که بتواند روسیه و پتانسیل روسیه را به ایران معرفی کند، ندارند. از ناحیه غرب همیشه تلاش شده که این دو ملت دور نگه داشته شوند، حتی در ۴۰ سال گذشته نیز این تلاشها انجام شد. درحالی که ما میتوانیم با روسیه ارتباط اقتصادی خوبی داشته باشیم و منافع اقتصادی خودمان را ببریم.