گروه فرهنگی فردا- مهدی علیپور: انقلاب مثل یک جرقه امید بخش برای جامعه ادبی و فضای ادبیات ما بود. بیشک تحولات اجتماعی اثری مستقیم بر قلم نویسندگان میگذارد، چرا که آنها همان طور که از آدمها وفضای اجتماعی که در آن زیست میکنند مینویسند، متقابلا از همان اجتماع هم تاثیر میگیرند. از این رو انقلاب، نقطه عطفی در ادبیات مااست. اگر چه پیش از انقلاب نویسندگان بزرگی بالیدند و در فضای ادبیات آن زمان رشد کردند و هنوز که هنوز است نامشان بر سر زبان هاست، اما نباید فراموش کرد که آنها در چه فضای سخت و کنترل شدهای از سوی حکومت دست به قلم بردند. آنچه مشخص است پیش از انقلاب کمتر اجازه برگزاری جشنواره یا جایزهای ادبی به نویسندگان و شاعران داده میشد ومجالی برای معرفی آثار آنها در محافل ادبی نبود. اما وقوع انقلاب اسلامی سرآغاز تغییرات بزرگ بود. جشنوارهها و جوایز ادبی متعددی در کشور پا گرفت و نسل جدیدی از نویسندگان فرصت پیدا کردند آثارشان دیده شود و مورد نقد و بررسی اهالی ادبیات قرار بگیرد. این روند بخصوص در ۱۰ سال گذشته شتاب بیشتری یافت بطوریکه جوایز دولتی و خصوصی متعددی نه تنها در تهران که درکل کشورشکل گرفت. این ۱۰ سال پر از حادثه و کشمکش برای این طفلان نوجوی فضای ادبیات ایران به راستی سالهای تجربه بوده است. دراین سالها، دهها جایزه ادبی در بخشهای دولتی و خصوصی با اهداف و ساختارهای مختلف شکل گرفته و فقط برخی از آنها توانسته از گرداب حوادث بگذرد و همچنان راه خود را بجوید.
شکل گیری جوایز متعددادبی پس از انقلاب
نویسندگان و شاعران و تمام افراد اهل قلم به عنوان جزء جدایی ناپذیر پیکره ادبی در اجرای هر اثر هنری خود بالطبع مایل به دریافت نتیجه و واکنش اعضای جامعه خود هستند. آنچه که یک نویسنده را تشویق میکند رویکردها و مؤلفههایی است که از سوی جامعه به هر هنرمندی القاء میشود. جوایز ادبی به عنوان یکی از راهکارهای ایجاد انگیزه و محرکی برای ادامه راه نویسندگان و شاعران و همچنین به عنوان تقدیر از زحمات کسانی است که در این راه کوشیدهاند. در جامعهای مثل ایران که ادبیات آن مدام دستخوش تغییر و نوسانات مربوط به تحولات اجتماعی است، جوایز ادبی تا حدی میتواند از اثرات ضربههای این تحولات بکاهد و در عین حال انگیزه پیشرفت و خلق اثر را در شاعران و نویسندگان تقویت کند. سرآغاز این نوع نگاه به جوایز ادبی با پیروزی انقلاب شکل جدی و عملی به خود گرفت. «راضیه تجار» نویسنده و داور چندین جایزه ادبی درباره تفاوت جوایز ادبی قبل و بعد از انقلاب اسلامی به فردا میگوید: «تا آنجایی که حافظهام یاری میکند قبل از انقلاب جایزه یا جشنوارهای ادبی وجود نداشت. از این نظر شرایط قبل و بعد از انقلاب اصلا قابل قیاس نیست. طی ۳۰سال گذشته جشنوارهها و جوایز متعدد ادبی برگزار شده و دستاوردهای خوبی هم داشته که یکی از این دستاوردها معرفی کتابهای درجه یک در جامعه بوده است.
خوشبختانه اتفاق دیگری که در این حوزه افتاده و در پیش از انقلاب اصلا وجود نداشت، برگزاری جشنوارهها و جوایز ادبی استان هاست. البته این جشنوارهها هم با کاستیهایی نظیر آشنا نبودن برخی از نویسندهها با اصول داستان نویسی روبرو است که برگزاری کلاسهای آموزشی توسط وزارت ارشاد در استانها توانسته تاحدودی این مشکل را برطرف کند.»
او در ادامه با اشاره به اینکه ما باید افق دیدمان را بالاتر ببریم و ببینیم انتظارمان از خودمان چیست؟ میگوید: «اولا بعد از انقلاب تعداد کتابخوانها رشد زیادی داشته وتعدادکتابهایی هم که در طول سال منتشر میشود اصلا قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست. جشنوارهها و جوایز ادبی هم از نظر کیفی و کمی نسبت به گذشته خیلی رشد داشتهاند، اما ما نباید به همین بسنده کنیم. سوالی که ما از خودمان باید بپرسیم این است که چشم انداز آتی را چگونه میبینیم؟ اگر میخواهیم مردم را کتابخوان کنیم راهی نداریم جز اینکه زیر ساختها را تقویت کنیم. در این زمینه خانواده، سیستم آموزشی و رسانهها میتوانند کمک ساز باشند.»
محمد رضا یوسفی نویسنده کودک و نوجوان هم درباره تفاوتهای جوایز ادبی در قبل و بعد از انقلاب میگوید: «تا آنجایی که به خاطر میآورم تنها جایره ادبی در قبل از انقلاب، جایزه شورای کتاب کودک بود که هنوز هم ادامه دارد. پیش از انقلاب حتی نهادهای خصوصی هم جوایز ادبی برگزار نمیکردند، درست برعکس حالا که این نهادها همپای دولت جوایز و جشنوارههای متعدد ادبی را برگزار میکنند. اما بعد از انقلاب خوشبختانه تعداد جوایز ادبی گسترش زیادی پیدا کرد. غیر از شورای کتاب کودک که به شکل مستمر جوایزش را تاکنون برگزار کرده مجلههایی هم در حوزه ادبیات کودک جوایز ادبی مختلفی را اهدا میکردند که میتوان از سروش نوجوان و مجله سوره نام برد که متاسفانه الان هیچ کدام از این جوایز کار خودشان را ادامه ندادند.» او در ادامه میگوید: «از طرفی شرکت نویسندههای ایرانی در جوایز ادبی خارج از کشور هم بعد از انقلاب رشد قابل توجهای داشته است. لااقل ادبیات کودک ما توانسته بعد از انقلاب در جوایزادبی خارج از ایران بدرخشد و نویسندگان و تصویرگران قابلی را به جامعه ادبی معرفی کند.»
مشکل داوری درجوایز دولتی و خصوصی
در ایران جوایز ادبی به دو دسته عمده تقسیم میشوند: جوایز ادبی دولتی و جوایز ادبی غیر دولتی. جوایز غیردولتی توسط محافل مختلف ادبی و یا گردهماییهایی به منظور یادمان هر یک از شاعران و نویسندگان بزرگ ایران و یا از طریق انجمنهای ادبی برگزار میشود. به دلیل عدم موضعگیری مشخص سیاسی و اجتماعی، افراد شرکت کننده در این نوع جوایز شامل طیف وسیعتری با دیدگاههای متفاوت فکری و سیاسی هستند. با این حال این نوع جوایز هم دارای نقصهای ویژهای هستند. نقص عمده این نوع جوایز همانند جوایز دولتی عدم برخورداری از پایه و اساس مشخص داوری است. هدف و نتیجهای که قرار است از این نوع جوایز و دارویها به دست آید نیز به وضوح بیان نمیشود.
به گفته «راضیه تجار» نقاط ضعف جشنوارهها و جوایز ادبی را میتوان انتخاب داورانی دانست که یا تخصص کافی را ندارند یا به دلیل رابطه و به قول معروف رفیق بازی به جمع داوران پیوستند. او میگوید: «از طرفی همین موضوع باعث میشود آنها به کتابهایی رای دهند که با نویسنده آن آشنایی دارند. داوران جوایز ادبی باید هم سواد این کار را داشته باشند، هم ادبیات را بشناسند، مضاف بر اینکه آدمهای محکمی باشند و تحت تاثیر شرایط حکم به برتری یک کتاب ندهند. تنها ساختار و محتوای یک اثر است که حکم به برتری آن میدهد. مطمئن باشید در این صورت از دل جوایز ادبی کتابهای قابل تاملی بیرون خواهد آمد.»
محمد رضا یوسفی هم معتقد است: «آنچه در این جوایز مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد وجه ادبی بودن آن است. یعنی باید به شکل مشخص به ارزشها و معیارهای ادبی اثر توجه شود تا مثلا پیام آن. اگرقضاوتها بر مبنای معیارهای از پیش تعیین شده باشد، این معیارها نمیتواند مبنای قضاوت جامع و کاملی تلقی شود.»
جوایز ادبی و ترغیب نویسندگان به نوشتن
در بعضی موارد جوایزادبی توانستهاند خوب عمل کنند و با وجود ضعفهایی که در اهدای این جوایز، داوریها و اطلاعرسانی به خصوص در مورد جوایز غیردولتی وجود دارد، بعضا این جوایز توانستهاند فضای موجود ادبی را پر رنگتر کنند و حضور نویسندگان و شاعران را پرشورتر ساخته و در عین حال اراده و انگیزه را برای ایجاد فضای رقابتی سالم تقویت کنند. همچنین یکی از اثرات مفید این نوع جوایز این است که شاعران و نویسندگان و آثار آنها را به توده عام جامعه معرفی کرده و باعث رشد فروش آثار معرفی شده میشوند. از سوی دیگر با وجود نقصهای گفته شده که بر سیستم فرهنگی جامعه حاکم است این جوایز مخصوصا جوایز غیر دولتی باید برای نگه داشتن فضای سالم رقابتی و حفظ انگیزه و ترغیب نویسندگان و شاعران فعالیت خود را بیشتر از پیش کنند. به نظر میرسد پس از انقلاب اسلامی و با گسترش جوایز ادبی، شاعران و نویسندگان تمایل بیشتری برای شرکت در این مراسمها پیدا کردهاند و فضای رقابتی به وجود آمده در این جوایز، انگیزه نوشتن را بخصوص در نویسندگان جوان بالا برده است. با وجود این تغییرات انتظار میرود که این جوایز در آینده زمینه را برای پر رنگ شدن عرصه های مختلف ادبی فراهم و به عنوان سدی در برابر خاموشی انگیزه و امید جامعه ادبی عمل کنند.