همزمان با روز جهانی اتیسم خبر ابلاغ افزایش دوبرابر تعرفه توانبخشی، که برای سومین بار طی یکسال و نیم گذشته اتفاق افتاده، باعث ایجاد نگرانی در جامعه اتیسم شده است.
رها مختاری، فعال حوزه اتیسم به مناسبت روز جهانی اتیسم، طی یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است:
توانبخشی برای اتیسم با توجه به گستردگی و طولانی مدت بودن نیاز به آن، نیاز مبرم به اتکای بیمه دارد. این در حالیست که با توجه به نرخ بالای آن به عنوان خدماتی پرهزینه، نه در بیمه پایه و نه در بیمه تکمیلی تعریف نشده اند و در عین حال با واگذاری این خدمات به بخش خصوصی، به عنوان خدماتی غیر ضروری و لوکس معرفی شده اند.
کدهای تعرفه توانبخشی با توجه به بالا بودن نرخ، توسط بیمه پوشش داده نمیشوند. چراکه مثلا بیمه نیروهای مسلح آن را گران دانسته و به عنوان بیمه پایه آن را قبول نمی کند. این درحالیست که با توجه به گستردگی و طولانی بودن مدت توانبخشی در اتیسم، تنها راه برون رفت ما اعمال این کدها در بیمه پایه و پوشش کامل آن با بیمه تکمیلی است. قانون مصوب تعرفه ها در مجلس و در سازمان بودجه در تعامل با بیمه ها تعیین شده و در هیأت دولت به تصویب رسیده و ابلاغ میشوند. بطور مثال تعرفه اعلام شده دولت در سال گذشته ۵۸۰هزار تومان برای هر نیم ساعت کاردرمانی بود. اما کادر توانبخشی با توجه به اشراف به مشکلات پوشش بیمه تا جایی که قادر به حفظ کیلینیک خود باشند، این نرخ را بصورت توافقی با خانواده ها حساب کردند.
وقتی توانبخشی بصورت کامل به بخش خصوصی واگذار میشود، نه تنها خبری از سوبسید نیست، بلکه دولت با اخذ مالیاتهای سنگین از آن به عنوان یکی از منابع پردرآمد روی آن حساب باز کرده. به این ترتیب رنج ما برای دولت به منزله کسب درآمد تلقی شده و به جای تسهیل خدمات سلامت روی آن مالیات وضع می کند. مالیاتی که در واقع بر اساس تعرفه های توانبخشی به اسم درمانگر ولی از جیب خانواده کسر شده. وقتی درمان فرزندان ما غیر ضروری تلقی میشود، دولت در قبال تورم سنگین و افزایش چند برابری اجاره بها در تمدید قرارداد کیلینیکها، خود را کنار کشیده و تهدیدهای اقتصادی وارد شده به کادر درمان را به خانواده های اتیسم واگذار می کند چراکه به میزان وابستگی ما به توانبخشی واقف بوده و میداند شاید با بالا بردن تعرفه در دریافت خدمات ریزش جدی صورت پذیرد ولی شرایط ما آنقدر هولناک هست که بصورت کامل این تقاضا قطع نشود. بنابراین با بالابردن تعرفه سعی در اعلام حمایت از جامعه درمان و خدمات ارائه شده آن کرده و عملا با ایجاد حس سواستفاده خانواده ها را رو در روی آنها قرار میدهد. مبالغ این خدمات آنقدر سنگین وضع شده که خود دولت علی رغم هزاران راهکار برای تامین آن زیر بار پرداخت آن نمی رود اما در بالا بردن نرخ تعرفه حساب درآمد خانواده و نیاز جدی آن به این خدمات را نکرده است. این مشخصا گروگانگیری سلامت فرزندان ماست و تعبیر دیگری ندارد.
به جای آنکه در راستای حمایت از اتیسم، مالیاتهای این حوزه در پایین سقف باشند و نیز در برابر نرخ نامتعارف تورم و مثلا افزایش چند برابری اجاره بها دولت محافظ منافع کیلینیکها به عنوان سنگری برای دفاع از فرزندان ما باشد، با ستاره دار کردن کدهای توانبخشی و حذف هرگونه حمایت از آن و پرداخت بی برنامه و نامنظم همان حمایت ناچیز بیمه ها به کیلینیکها، عملا در شرایطی قرار گرفته ایم که اتیسم را یکی از پولسازترین منابع درآمد دولت میبینیم. خدمات درمانی با ضریبی تعیین میشوند که بر اساس محاسبات درمانی صورت می گیرد. و در کتاب خدمات سلامت کدهایی که ستاره دار هستند، شامل بیمه پایه نمی شوند و خدمات گفتاردرمانی و کاردرمانی جز همین کدهای ستاره دار هستند. تلاشهای بسیاری توسط کادر توانبخشی برای حذف ستاره از این کدها صورت گرفته و چند سال پیش حتی کمپینی با چهار هزار امضا از طرف کادر درمان با این هدف برگزار شد. اما در نهایت پس از طرح مسئله در مجلس دوباره رد شد و نتیجه ای در حذف ستاره از کدها حاصل نشد. در نهایت با ثبت اتیسم به عنوان بیماری صعبالعلاج و زیر مجموعه بیماران خاص قرار گرفتن آن، این مطالبه به بسته ای خدماتی تقلیل یافت که در قالب یک تفاهم نامه بین بیمه و صندوق بیماران خاص منعقد شد. تفاهم نامهای که هیچ الزامی برای بیمه برای تعداد جلسات درمانی ایجاد نکرده چراکه کماکان این کدها تحت پوشش بیمه پایه قرار نگرفته اند و بنابراین شامل بیمه تکمیلی هم نمی شوند. بنابراین بیمه ها بدون کمترین الزامی بصورت سلیقه ای تنها درصدی از تعرفه را که اراده کنند، بدون زمان بندی مشخص در پرداخت متقبل شده اند و چون در قالب تفاهم نامه در حال اجراست هیچ الزامی برای درصد مشخصی ار پرداخت ندارند.
در طرح این مطالبه ما هیچ متولی دغدغه مندی نداریم. چراکه بطور مثال انجمن اتیسم ایران که باید حافظ منافع ما باشد خود با ورود غیرقانونی در توانبخشی در بالا رفتن نرخ توانبخشی ذی نفع محسوب شده و عملا مشکلی با آن ندارد. آنچه واضح است مشکلات ما نه تنها به عنوان خدماتی ضروری محسوب نمیشوند بلکه با توجه به وخامت شرایطمان، مافیای عظیمی در درمان تلقی میشود که سودآوری قابل توجهی دارد. ما در روز جهانی اتیسم ضمن محکوم کردن مواضع دولت در قبال اتیسم قاطعانه از دولت خواستاریم که اعمال تعرفه اعمال شده را متوقف ساخته و بیمه خدمات توانبخشی را از قالب تفاهم نامه با صندوق بیماران خاص خارج سازد و با حذف ستاره از کدهای خدمات توانبخشی و لحاظ کردن آن در بیمه پایه و با درصد فرانشیز پایینتر در بیمههای تکمیلی علاوه بر بیمههای پایه، بصورت کامل تمام خدمات توانبخشی را پوشش دهد.