امروزی ها: از همان اول که برنامه اکرانهای جشنواره سیام فجر در سالن همایشهای برج میلاد دست به دست چرخید، خیلیها تصور کردند این دوره از جشنواره، جنجالیترین دورهها خواهد بود. از قضا، درستی این گفتهها در اولین اکرانها برای عید نوروز ثابت شد. درست از زمانی که دو فیلم از فیلمهای اکران نوروز بعد از چند روز اکران با اعتراضهایی از روی پرده برداشته شد. اتفاقاتی که برای فیلمهای اکران شده در ابتدای سال افتاد، باعث شد تمام اکرانهای بعدی را دستخوش تغییر قرار دهد. تغییراتی که بسیاری از سینماگران از آن با عنوان «اتفاقهای باور نکردنی» برای سینمای ایران یاد کردند. تا مدتها اکران سینماها با حداقل فروش مواجه شد و جز دویا سه فیلم، باقی فیلمها با کمترین استقبال مواجه شدند. این عدم استقبالها را شاید نتوان بینظیر نامید ولی به گفته بسیاری از سینماگران، کم نظیر است. در این گزارش سعی شده به وضعیت اکران فیلمهای برگزیده جشنوارههای پیشین پرداخته شود. فیلمهایی که به دلیل برتریشان نسبت به فیلمهای دیگر انتظار میرفت با فروش بهتری مواجه شوند ولی در این بیبازاری سینما(!) با کمترین میزان فروش مواجه شدهاند.
شاید عجیب نباشد اگر جشنواره سال گذشته را سیاسیترین جشنواره تمام دورانها نامید! به این خاطر که جنجالیترین و سیاسیترین فیلم تاریخ سینمای ایران در این دوره از جشنوراه اکران شد. «قلادههای طلا» در زمان اکران در جشنواره، با جمعیتی بیش از 4برابر ظرفیت تالار برج میلاد مواجه شد! این شگفتی در همینجا تمام نشد و بعد از آن در بخش انتخابهای سیمرغ هم، فیلمهایی نادیده گرفته شد که از دید بسیاری از منتقدان و حتی تماشاگران میتوانست امید سیمرغ در یکی از بخشها باشد. بعد از اینکه جشنواره تمام شد، حتی میزان فروش بهترین فیلم جشنواره هم با چالشی بزرگ همراه شد. بعضی از فیلمها اجازه اکران پیدا نکردند و بعضی دیگر به خاطر موضوعات نامناسب از پرده برداشته شدند.
در جشنواره سیام چه گذشت؟
با یک حساب سرانگشتی و دودوتا چهارتا کردن، میبینیم بودجهای که برای ساخت یک فیلم استفاده میشود، حداقل 600 میلیون تومان است. هر فیلمی هم که در سینماها اکران میشود باید بتواند تقریبا بیش از 40درصد مبلغی که برای ساخت هزینه کرده، سود کند تا کارگردان و تهیهکننده به این نتیجه برسند که فیلمشان ضرر نکرده است. چون از میزان فروش، فقط 40 درصد در جیب تهیهکننده میرود که هم باید برگشت سرمایه باشد و هم سود کار. به زعم بسیاری از سینمادوستان(و نه سینماگران) فیلمهایی که در جشنوارهها حائز دریافت سیمرغ میشوند هم از نظر محتوایی و هم از نظر ساختاری مورد توجه مردم قرار خواهند گرفت. ولی اگر نگاهی به جدول فروش فیلمها از اول سالجاری بیندازیم میبینیم اکثر فیلمها حتی از نصف هزینهای که برای ساختشان صرف شده است هم کمتر فروختهاند. پس یک جای کار میلنگد و این لنگیدن شاید از جانب معیارهاییاست که برای انتخاب فیلمها در نظر گرفته میشود. یا شاید هم به دلیل اتفاقاتی که برای سینما در ابتدای سال افتاد، میزان استقبال مردم از فیلمها کم شده و برای همین میزان فروش فیلمها پایین آمده. ولی مسئله اینجاست که بعضی فیلمها مثل «قلادههای طلا»، «خوابم میآد» و «کلاه قرمزی» توانستند فروش بالایی داشته باشند و این نشان از استقبال مردم از سینما دارد. اگر کلاف نخ را بگیریم به هیات انتخاب جشنواره فجر میرسیم. هیاتی که بعضا به صورت دولتی انتخاب میشوند و منشی همسو با منش مسئولان سینمایی دارند.
مشکل از کجاست؟
«کیوان کثیریان»، منتقد سینما، در گفتوگو با تهرانامروز درباره کیفیت فیلمهای منتخب و دریافتکننده سیمرغ میگوید: «مسئله این است که انتخابهای جشنواره در سه، چهار سال گذشته کیفی نیست. چیزی که خیلیها متوجه آن شدهاند! در واقع جایزهها گاهی طوری اهدا میشوند که اصلا بحق نیستند. این اتفاق مخصوصا در بخش مسابقه جشنواره میافتد. خیلی اوقات میبینیم فیلمهایی انتخاب میشوند که صلاحیت انتخاب شدن را نداشتهاند و گاهی فیلمهایی مهجور میمانند که شاید اگر نگاه درستی به آنها میشد، جزو بهترینهای جشنواره قرار میگرفتند.» یکی از مشکلاتی که در این مورد مطرح بود و همچنان هم به قوت خودش باقی است، چیدمان اکران فیلمهاست که اعتراض بسیاری از تهیهکنندگان را بهدنبال داشته. «سیدضیا هاشمی»، رئیس شورای صنفی نمایش در گفتوگو با تهران امروز درباره مسئله چیدمان اکران میگوید: «چیدمانها مشکلی ندارد. در واقع ما از همان اول هم سعی کردیم فیلمهایی را در کنار هم قرار دهیم که همه جور مخاطبی را جذب کند. اینکه بسیاری میگویند عدم استقبال مردم از سینما به خاطر چیدمان بد فیلمها در هر فصل اکران است، حرف درستی نیست.» اما برخلاف گفته هاشمی یکی از مشکلات امسال، عدم برنامهریزی درست برای اکران فیلمها بود. خیلی ساده است، اگر نگاهی به فروش فیلمها در سال گذشته بیندازیم، میبینیم که میزان فروش فیلمها در وضعیت بهتری به سر میبرده.(جدول 2)
هیات انتخاب درست عمل نمیکند
کثیریان معتقد است یکی از دلایل عمده در شکست خوردن گیشه، انتخابهاییاست که هیات انتخاب انجام میدهند: «هیات انتخاب بر اساس استانداردهای درستی، انتخابهایشان را انجام نمیدهند. به نظر میرسد گزینشها مسئلهدار هستند و جوایز بحق داده نمیشوند. در واقع میتوانم بگویم معیاری که برای هیات داوران وجود دارد، معیار مشخصی نیست و ربطی هم به مخاطب امروز سینما ندارد. در واقع مردم بیشتر به فیلمهایی توجه میکنند که هیات داوران به آن توجهی ندارند. مثلا فیلمی که در جشنواره سال گذشته به عنوان فیلم برگزیده تماشاگران انتخاب شد، اصلا مورد توجه هیات انتخاب قرار نگرفت و حتی این فیلم تا امروز هم اکران نشده. مسئله اینجاست که وقتی مخاطبان به فیلمی اقبال نشان میدهند با توجه به معیارهای خودشان است که این معیارها در تضاد با معیارهای هیات داوران است.» علاوه بر معیارها، افرادی که به عنوان هیات انتخاب مشخص میشوند هم سینماگرانی هستند با تفکر و اندیشهای مشخص. همانطور که کثیریان میگوید: «در بسیاری از انتخابهایی که صورت میگیرد نگاههای ممیزی وجود دارد. فردی که به عنوان داور انتخاب میشود نباید نگاه ممیزی داشته باشد، نباید نگاه سفارشی داشته باشد. گاهی هم افرادی انتخاب میشوند که بیشتر وجهه دولتی و مسئولیتی دارند. گرچه در میان این افراد، سینماگران هم وجود دارند ولی همین سینماگران هم اغلب نگاههایی همسو دارند.» کثیریان در پاسخ به اینکه آیا همه سینماگرانی که انتخاب میشوند نگاههای همسو دارند؟ میگوید: «یا نگاههای همسو دارند یا در بسیاری از موارد نگاههای متفاوتشان در نگاه قالب هیات انتخاب حل میشود.»