ا) آقای خطیبی ادعا کردهاند در طول پنج سال گذشته درصدد نفی دستاوردهای وزارت نفت نبودهاند و همواره سعی کردهاند تحلیلهای کارشناسی و واقعبینانه ارائه دهند، ایشان را به یک جستوجوی ساده متنی در صفحات اینترنت ارجاع میدهیم تا خودشان نسبت به این ادعای خود لبخند به لب آورند! فقط این پرسش برایمان مطرح است که چرا آقای خطیبی تا زمان حضور دولت دهم در مسند اجرایی کشور و تا زمان حضور خودشان در شرکت ملی نفت ایران همه دیدگاههای کارشناسیشان نسبت به عملکرد بینالمللی صنعت نفت مثبت بود و ناگهان از زمان تغییر دولت و تحولاتی که در سوگیری ایران نسبت به رویدادهای بینالمللی بهویژه در صنعت نفت رخ داد تفکر نقادانه ایشان جوشیدن گرفت و به فکر نقد کردن افتادند؟ بیهیچ تردیدی دیدگاههای ایشان سیاسیترین سوگیریها نسبت به صنعت نفت و برای نفی دستاوردهای وزارت نفت دولتهای یازدهم و دوازدهم است و نگاه ناشی از سیاسیکاری در غالب اظهارنظرهای ایشان دیده میشود.
ایشان همچنین در یک توجیه تکراری نتیجه گرفتهاند که چون رسانهها با ایشان مصاحبه میکنند پس دیدگاههایشان جامعالاطراف و درست است. نخست این ناشی از تشخیص اهداف و سلایق و در ضمن بزرگمنشی رسانههای کشور است که در مواردی ایشان را طرف گفتوگو قرار میدهند و در گام بعدی متأسفانه ناشی از فقر کشور در حوزه دانش کارشناسی و تخصص تحلیل بازارهای جهانی نفت است که این مهم باید با مشارکت و نقشآفرینی دانشگاهها و اندیشکدههای غنی حل شود. جناب آقای خطیبی، اینکه بعضی رسانهها برای تولید گزارش مطبوعاتی درباره تحولات نفتی با شما تماس میگیرند، دلیل و سند عاقلانهای برای حجیت سخنان شما در نفی دستاوردهای وزارت نفت در صحنه بینالمللی نیست. پیشتر هم بارها در نقدهای خود نسبت به وزارت نفت دولت اخیر همین توجیه را منتشر کردید، ای کاش در دوره اخیر اتهامزنیها به وزارت نفت، توجیه تازهای مییافتید.
گفتهاید وزارت نفت به دنبال خاموش کردن صدای هر منتقدی است. بحمدالله امروز در هر رسانه گمنام و معروفی باب نقدهای آتشین نسبت به وزارت نفت باز است که جنابعالی هم میاندار بخشی از این موارد هستید، اما واقعیت اینجاست که سخنان شما از جنس نقد نیست بلکه آشکارا تشویش اذهان عمومی و تلاش برای نفی دستاوردهای دولت منتخب ملت است، جنابعالی از زمان پایان مسئولیتتان، یک دم از ارائه چهرهای منفی از وزارت نفت در عرصههای جهانی کوتاه نیامدهاید، با این حال افکار عمومی، قاضیانی بیردا و مسند هستند که خود جنس نقد را از تخریب و اتهامزنی تمییز میدهند. به نظر ما اگر هنوز ذرهای از انصاف در عمق وجودتان باقی مانده و شجاعت پذیرش حقیقت را هم دارید فهرست بلند اظهارنظرهایتان درباره عملکرد بینالمللی وزارت نفت از سال ۱۳۹۲ تا امروز را تهیه کنید و با دقت در مضامین آن تعمق کنید... باشد که خداوند درهای توبه را به روی همه بندگانش مفتوح گذارد، انشاءالله.
۲) در بند سوم پرسش جالبی طرح کردهاید که برای پاسخ به آن ابتدا مایل بودیم جزوه آشنایی با عملکرد اوپک را برای شما ارسال کنیم، اما یادمان افتاد که شما سالها در مسئولیت نمایندگی ایران در هیئت عامل اوپک کار کردید و ممکن است ارسال این جزوه را خدای ناکرده بر خلاف صداقت ما تعبیر کنید، اما در هر صورت پاسخ به پرسشتان بسیار ساده است. اینکه یک بیانیه محرمانه نبوده و منتشر میشود، اما پیوست آن محرمانه بوده و منتشر نمیشود اظهر من الشمس است، چرا که اگر قرار بر یکسانانگاری بود همه متن در یک بیانیه متصل منتشر میشد. بله پیوستها بهطور معمول محرمانه است و اصولا برگزاری نشستهای رسمی اوپک بدون حضور اهالی رسانهها هم به همین دلیل است، زیرا اگر تصمیمهای اصلی و مهم محرمانه نبود اصلا در یک میتینگ عمومی نشست را برگزار میکردند! اینگونه موارد را خبرنگارانی که یکی دو دوره برای پوشش خبری نشست اوپک حضور داشتهاند هم میدانند و تعجب است که جنابعالی با آن سابقه مطولی که از آن دم میزنید از دانستن بدیهیات عملکرد این سازمان جا ماندهاید! گفتهاید چرا وزارت نفت پیوست یادشده را منتشر نمیکند تا به ابهامها پایان دهد؟ در پاسخ باید گفت کسی غیر از شما و معدودی از دوستان شما نسبت به نتایج نشست عادی ۱۷۵ اوپک ابهامی ندارد، از آن مهمتر مگر وزارت نفت ایران مسئول منتشر کردن بیانیه اوپک است؟ باعث تعجب است که شما با ۳۰ سال سابقه در وزارت نفت خبر ندارید در اوپک رکنی به نام دبیرخانه وجود دارد که مسئولیت انتشار بیانیهها و متون رسمی سازمان را بهعهده دارد و اگر قرار اعضا بر انتشار عمومی متنی باشد این دبیرخانه است که آن را انجام خواهد داد (همه این موارد در جزوه آشنایی با عملکرد اوپک – مقدمات و عملکرد سازمان - موجود است چنانچه نیازی به آن داشتید لطفا با اداره کل روابط عمومی وزارت نفت تماس بگیرید تا برایتان ارسال شود).
درباره حضور یک مسئول آمریکایی در وین و ملاقاتش با برخی هیئتهای اوپک، در همان زمان موضعگیری منطقی از سوی مسئولان صنعت نفت اظهار شد و ایران دوباره تاکید کرد که اوپک زیر فرمان یا تحت تاثیر آمریکا یا هیچ کشور قدرتمندی نیست و این اعضا هستند که تصمیمهای این سازمان را منطبق بر منافعشان اتخاذ میکنند. اتفاقا در خلال رایزنیهای رسمی هم جمهوری اسلامی ایران سنت استقلال اوپک و تاثیر نپذیرفتن از لابیهای سیاسی غرب را به اعضا یادآوری کرد و بدون شک همین تاکید جدی از سوی یک عضو بنیانگذار سازمان در خلق تصمیمی که سرانجام به سود اعضا و باطلکننده دسیسههای کاخ سفید بود موثر واقع شد.
درباره نشست الجزایر و رفتار هوشمندانه هیئت ایرانی در صیانت از منافع ملی کشور، شما را به مطالعه بیشتر در سناریوهای درآمدی کشور از محل درآمدهای نفتی دعوت میکنیم و اینکه خوب است بدانید هر یک دلار افزایش نرخ جهانی نفت در اثر هر توافقی به میزان قابل توجهی برای ایران ارزش اقتصادی و درآمدی (INCOME) دارد، پس لطفا از هاله سیاه و منفی که در ذهنتان نسبت به عملکرد وزارت نفت در صحنههای بینالمللی ساختهاید بیرون بیایید و کمی هم به وزن منافع ملی ناشی از رفتارهای آیندهنگرانه ایران در اوپک بهویژه در نشست الجزایر بنگرید. همچنین لازم است تذکر دهیم وزارت نفت ایران بیش از سه سال رایزنی و تلاش مجدانه به عمل آورد تا دستاورد عجیب جنابعالی و تیمتان در آن نشست پرحاشیه برای حذف سقف تولید ملغی شود، در نشست الجزایر اما نه تنها سقف تولید برداشته نشد، بلکه کشورهای بزرگ غیراوپکی هم با رایزنی فعالانه و سازنده جمهوری اسلامی ایران به توافق پیوستند تا سرانجام بازار نفت شاهد رشد قیمتها شود و از این رهگذر منافع ملی کشور بیشتر تضمین گردد. برخلاف نگاه شما معتقدیم رفتار هوشمندانه ایران در نشست الجزایر آنقدر در درون خود درس دیپلماتیک دارد که مستعد بازخوانی و حتی آموزش به کارشناسان جوان اقتصاد انرژی کشور است و توصیه ما این است که شما هم در نشستها مرور و یادگیری از تجربه اوپک الجزایر شرکت کنید.
اما درباره عملکرد شما در مقام نماینده ایران در هیئت عامل اوپک و چهره اصلی هیئت عامل ایرانی در نشست دسامبر ۲۰۱۱ و اینکه سکوت شما در قبال جملات آشکار متن بیانیه که سقف تولید را به عنوان یک عرف مرسوم اوپک نادیده میانگاشت و به آن نتیجه تاسفبار منتهی شد، باید گفت شما سالهاست پشت این جمله پنهان شدهاید که «مسئولیت پذیرش تصمیمهای اوپک با وزیران است»، بله ما هم میدانیم که مسئولیت با وزیران است اما چه کسی است نداند در آن دوره که جناب آقای قاسمی تازه مسئولیت وزارت نفت را به عهده گرفته بودند، دیدگاههای شما سرانجام به دیدگاههای رسمی ایران بدل میشد و در آن مورد هم در حالی که جریان تحریم ایران از ۶ ماه پیش از تاریخ نشست آغاز شده بود و شما میدانستید که دیر یا زود نفت ایران تحت تحریم قرار خواهد گرفت و قدرت صادرات ما نیز کاهش خواهد یافت، اما با سکوت خود در قبال حذف سهمیهها در عمل مقدمات شادمانی آل سعود برای تاختن در بازاری بدون نفت ایران را مهیا کردید، شما در آن نشست در قبال جمله آشکاری که تاکید میکرد «کنفرانس به اعضا اجازه میدهد در صورت نیاز و به صلاحدید، میزان تولید و عرضه نفت خود را جهت تعدیل قیمت تغییر دهند» سکوت کردید، در حالی که خودتان می دانستید در آن روزها ایران در سقف ظرفیت خودش در حال تولید بود و ما حتی یک بشکه امکان افزایش تولید نداشتیم، اما عربستان (و همچنین عراق) در آن روزگار به نسبت سهمیه خودشان ظرفیت قابل توجهی از تولید اضافی داشتند. در همان بیانیه که شما در برابرش سکوت کردید و هیئت ایرانی هم آن را پذیرفت آشکارا نوشته شده بود که «کشورهای عضو با رأی خود آمادگیشان را برای واکنش نشان دادن به هرگونه تغییر در وضعیت تقاضاهای بازار اعلام میکنند» آقای خطیبی شما نمیدانستید ما در دسامبر ۲۰۱۱ توان تولید اضافی و بیش از تولید روزانهمان را نداشتیم؟ نمیدانستید که توفان تحریمها و کاهش تقاضا برای نفت ایران در راه است؟ پس چرا راه را برای تامین تقاضای جهانی جدید ناشی از کاهش تولید ناگزیر ایران هموار کردید؟ مزید استحضارتان یادآور میشویم امروز و با وجود گذشت نزدیک به هشت سال از آن نشست، ایران هنوز با مشکلات و سختیهای ناشی از آن سکوت پر ابهام شما دست به گریبان است، تنها امیدواری ما این است که آن رفتار شما عامدانه نبوده باشد، هرچند اصرارهای اخیر شما بر نفی دستاوردهای ایران در صحنههای جهانی و تخریب تلاشی که برای صیانت از سهم ایران شده است هر خواننده منصفی را به تشکیک وا میدارد. شما برای نقشتان در تضعیف صنعت نفت ایران در اثر تصمیمهای اجلاس یادشده سند خواستهاید، هیچ سندی بهتر و متقنتر از متن بیانیه آن نشست و بازخوانی واژههای سهمگین آن نیست. آن سند را بخوانید تا بدانید با رضایت شما و سرانجام پذیرش آن تصمیم از سوی هیئت ایرانی، چه بر سر بازار نفت ایران آمد و چه هزینههایی بر ملت ایران تحمیل شد. جالب است، برای فرار از پاسخگویی تقاضای سند میکنید، ژست مظلوم به خود گرفتهاید و آسمان ریسمان به هم میبافید تا قول و فعلتان را موجه جلوه دهید، ضمن آنکه شرط اخلاق نیست کسی در جایگاه مسئولیت قرار گیرد و در عین حال پیامدهای مسئولیتش را نپذیرد و هزینههای آن را بر گردن دیگری اندازد.
۳) در بند آخر هم آقای خطیبی دوباره با طرح ادعای عدالتخواهی از تعداد همراهان هیئت ایرانی انتقاد کردهاند. در این زمینه باید به ایشان یادآور شویم بر عکس دورانی که آقای خطیبی به یاد دارند و هیئتهایی به استعداد یک گردان همراه، به نشستها اعزام میشدند، در دولت یازدهم و دوازدهم، اعزام به سفرهای خارجی بهویژه در وزارت نفت در قالب پروتکلهای رسمی و چارچوب مقررات سازمانی و تنها با تعریف شرح ماموریت دقیق افراد میسر است. در همین سفر هم بنا بر روند معمول یک هیئت پارلمانی که بر مبنای تعاریف استاندارد مشخص میشوند هیئت را همراهی کردند و دیگر افراد هم بنا بر شغل سازمانی و به تشخیص موقعیت و ضرورتهای نشست ۱۷۵ و در کادر ماموریت مشخص شده همراه هیئت بودند. ضمن آنکه شایسته نبود جناب آقای خطیبی درباره یکی از نمایندگان مجلس که از جانبازان سرافراز دوران دفاع مقدس هستند و به ناچار با ویلچر آمد و شد میکنند از ادبیاتی ناپسند استفاده کرده و بگویند چرا ایشان را که به تر و خشک کردن احتیاج دارد به همراه بردهاند!
۴) درباره اینکه دولت منتخب و برآمده از رأی ملت ایران، وعده افزایش صادرات نفت را داد و البته با سری افراشته به وعده خود نیز عمل کرد نیازی به توضیح نیست، اما برای پاسخ به اینکه کدام جریانها در داخل کشور، نقش بازوی تبلیغاتی و روانی ارتجاع منطقه را ایفا کرده و در عمل آب به آسیاب دشمن ریختند و از بازگشت تحریمها خشنود شدهاند و هماکنون نیز تلاش دارند هر اقدامی را که برای تامین منافع ملی و امیدبخشی به افکار عمومی صورت میگیرد تخطئه کنند، بهتر است دوباره به همان قاضی بیردا و مسند یعنی افکار عمومی ایرانیان رجوع بفرمایید. همین بس که بگوییم امروز و در سایه حاکمیت تفکر و دوراندیشی کشور جمهوری اسلامی در محافل جهانی صدایی رسا داشته و از موضع مدعی صادق به عهد با دنیا صحبت میکند، چه بسا اگر تفکر حضرتعالی و دوستانتان تداوم مییافت امروز ایران در موضع بدهکار با جهان مواجه میشد.
نکته دیگری که جناب آقای خطیبی آگاهانه یا ناآگاهانه سعی در کتمان آن دارند این است که در شرایط تحریمی کنونی، آنچه برای ایران اهمیت داشت این بود که همان کشورهایی که نفت بیشتری برای پر کردن خلأ حضور برخی تولیدکنندگان به بازار عرضه کردهاند اکنون تولیدشان را کاهش دهند و دلیلی ندارد تا ایران هم در این کاهش مشارکت داشته باشد. ضمن آنکه برخلاف نظر کارشناسی آقای خطیبی، سهم کاهش تولید هر کشور منهای آنها که معافیت گرفتند نیز تعیین شده است.
۵) آقای خطیبی گفتهاند وزارت نفت با «وقاحت» سعی دارد نقاط ضعف را قوت جلوه دهد. به بیان کلیاتی از نقاط ضعف و قوت در ادوار مختلف پرداختیم، اما آنچه جای تعجب دارد لحن عصبی و خارج شدن جناب آقای خطیبی از مرز ادب است. بد نیست ایشان حداقل برای حفظ ظاهر شأن کارشناسی که مدعی آن هستند، پیش از هر اظهارنظری کمی از بخل و غرضورزیهای شخصی بکاهند تا شاید بتوانند با تسلط بیشتری بر اعصاب و روانشان سخن بگویند. واقعا اگر بازتاب و روایت آنچه در اوپک اتفاق افتاد «وقاحت» است، پس شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت تصمیمهایی که در دوره مسئولیت ایشان گرفته شد و انداختن تقصیرها بر گردن وزیر محترمی که چند روزی از ورودش به وزارت نفت نمیگذشت، چه نام دارد؟!