زمان طلایی اجرای قراردادهای نفتی که پس از امضای برجام و در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بود به علت کارشکنیها و سنگاندازیهای داخلی که ریشه در فشارهای سیاسی و جناحی داشت، به آسانی از دست رفت.
پس از برجام، بخشهای مختلف اقتصادی کشور و از جمله صنعت نفت مورد توجه شرکتهای معتبر خارجی قرار گرفت. در آن زمان هیئتهای نمایندگی شرکتهای خارجی در مذاکرات اعلام کردند افزون بر سرمایهگذاری مالی، حاضر به انتقال فناوریهای جدید و پیشرفته به ایران نیز هستند، اما منتقدان در پس بازیهای سیاسی و جناحی، به جای توجه به منافع ملی تلاش کردند در مقابل امضای قراردادهای جدید با شرکتهای معتبر خارجی کارشکنی و سنگاندازی کنند.
نتیجه این کارشکنیها به این مسئله ختم شد که هیئتهای اقتصادی خارجی، رفتاری محتاطانه از خود نشان دادند و از تسریع در مذاکرات با دولت خودداری کردند. آنها نگران بودند که سرمایهگذاریهایشان گرفتار بازیهای سیاسی و جناحی منتقدان شود و به سرانجام نرسد.
در بیستویکمین نمایشگاه بینالمللی نفت و گاز ایران که اردیبهشت ۱۳۹۵ برگزار شد، مدیران شرکتهای خارجی حاضر در نمایشگاه درباره سرمایهگذاری در ایران گفتند چشمانداز مثبت و خوبی وجود دارد، اما اخباری که از ایران میرسد و تهدیدها و فشارهای مخالفان سیاسی دولت، نگرانکننده است، بنابراین ترجیح میدهند منتظر باشند تا ببینند چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
ضربالمثلی میان اقتصاددانان و فعالان اقتصادی است با این مضمون که «پول، ترسو است». در واقع شرکتها و بنگاههای اقتصادی در جایی سرمایهگذاری میکنند که تهدیدی متوجه آنها نباشد، به همین دلیل با مشاهده کارشکنیهای دلواپسان، بهتدریج کنار کشیدند.
ترامپ ادامهدهنده راه دلواپسان
کارشکنی منتقدان و دلواپسان تا روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در بهمن ۱۳۹۵ ادامه یافت.
روی کار آمدن ترامپ با توجه به تهدیداتش علیه ایران و برجام، خیال منتقدان را راحت کرد، ترامپ که وعده داده بود برجام را پاره میکند، از زمان استقرارش در کاخ سفید از هیچ تلاشی برای کارشکنی در مسیر اجرای برجام خودداری نکرد تا اینکه در اردیبهشت امسال آمریکا را از این توافق خارج کرد.
در واقع، ترامپ مسیر دلواپسان داخلی در جلوگیری از بهرهبرداری ملت ایران از منافع برجام را ادامه داد و زحمت آنها برای سنگاندازی در جذب سرمایه خارجی در حوزههای نفتی را کم کرد.
توتال، بهانهای برای هجمه به دولت
تجربه نشان داده زمانی که شرکتهای خارجی سرمایهگذاری سنگینی در یک کشور انجام دهند برای حفظ منافع خود تلاش میکنند تا مانع اعمال فشار و تحریمهای خارجی شوند.
پس از امضای توافق برجام، دولتمردان که بر این تجربه واقف بودند، تلاش کردند با مذاکره با شرکتهای بینالمللی، افزون بر جذب سرمایه و فناوری پیشرفته، سدی نیز در مقابل فشارهای احتمالی آمریکا ایجاد کنند. به این ترتیب مذاکرات فشردهای با شرکتهای بینالمللی در بخشهای مختلف انجام شد که بسیاری از آنها تا مرز عقد قرارداد نیز پیش رفت.
از جمله مهمترین و پرحاشیهترین قراردادهای پس از برجام، قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی بود که پس از کارشکنیهای گسترده داخلی در تیرماه ۱۳۹۶ با کنسرسیومی بینالمللی به رهبری توتال فرانسه به ارزش حدود ۵ میلیارد دلار به امضا رسید. در صورتی که قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی به جای تیرماه ۱۳۹۶ در سالهای ۱۳۹۴ یا ۱۳۹۵ و پیش از روی کار آمدن ترامپ به امضا میرسید، براساس برآوردها ۲ تا ۲/۵ میلیارد دلار ازسوی این شرکت در ایران سرمایهگذاری میشد که زمینه گره زدن منافع این شرکت فرانسوی با حفظ برجام را فراهم میکرد.
اما، اکنون توتال حدود ۴۵ میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری کرده است که رقم قابل توجهی به شمار نمیرود. در صورت کارشکنی نکردن منتقدان و امضای به موقع قرارداد توسعه فاز ۱۱ توسط توتال، میزان پیشرفت پروژه به ۴۰ تا ۵۰ درصد و حجم سرمایهگذاری این شرکت به حدود ۲,۵ میلیارد دلار میرسید که حاضر نبود به راحتی از آن دست بکشد.
بیژن زنگنه، وزیر نفت در تیرماه امسال در این باره گفت: اگر در کار وزارت نفت تأخیر نینداخته بودند و پنج قرارداد دیگر همانند توتال امضا شده بود و همچنین صادرات نفت کشور ۴ میلیون بشکه در روز بود، دیگر آمریکا نمیتوانست نفت ایران را تحریم کند.
بدین ترتیب دلواپسان، زمان طلایی بهرهبرداری از دستاوردهای برجام را با کارشکنیهای خود بر باد دادند و زمینه فشارهای بیشتر آمریکا علیه ایران را فراهم کردند. منتقدان که در زمان مذاکرات مربوط به قراردادهای جدید نفتی و همچنین پس از امضای قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی به گونهای به آن میپرداختند که گویا شرکتهای معتبر داخلی آماده اجرای این قراردادها هستند، اما وزارت نفت از امضای قرارداد با آنها خودداری میکند، اکنون وقت معرفی شرکتهای معتبر از سوی آنها رسیده است.
حال که توتال ناچار به کنارهگیری از پارس جنوبی شده و نظر نهایی شرکت ملی نفت چین (CNPC) برای توسعه این میدان اعلام نشده، فرصت مناسبی است که شرکتهای معتبر داخلی خواستار توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی (توسعه عادی و وارد کردن فناوری پیشرفته ساخت سکوهای تقویت فشار) توسط این دلواپسان همیشه منتقد، به مردم معرفی شوند.
البته گزینههای مورد نظر علاوه بر دارا بودن منابع مالی چند میلیارد دلاری باید فناوریهای جدید داشته باشند تا بتوانند منافع ملی حداکثری را تامین کنند. تواناییهای شرکتهای داخلی که در سالهای اخیر موفقیتهای خوبی را به دست آوردهاند و فازهای متعدد پارس جنوبی را توسعه دادهاند قابل انکار نیست، اما توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی با دیگر فازهای پارسجنوبی تفاوت دارد.
برای توسعه فاز ۱۱ باید سکوی ۲۰ هزار تنی تقویت فشار در آن نصب شود که نیاز به فناوریهای پیشرفتهای دارد که در کشور نیست، همچنین باید سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری در آن انجام شود که در شرایط کنونی اقتصاد به راحتی این ارقام قابل تحقق نیست.
اکنون نه تنها خبری از شرکتهای معتبر داخلی برای اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ پارسجنوبی با فناوریهای جدید نیست، بلکه طبق تجربههای گذشته، تلاش دلواپسان با استفاده از فشارهای سیاسی، فشار به دولت برای امضای قرارداد با شرکتهای خاصی است که پیامد آن پس از چند سال وقتکشی و هدر دادن سرمایههای ملی، تحقق نیافتن اهداف مورد نظر بوده است.
باید اقتصاد کشور را با اقتصاد دنیا درگیر کنیم
در این زمینه، سید مهدی حسینی، تحلیلگر ارشد حوزه انرژی، با بیان اینکه تحریم فقط این نیست که تسلیم یک سیاست و کشور شویم، گفت: میتوانیم ارزشهای خودمان را حفظ کنیم. یکی از راههای مبارزه با تحریم این است که اقتصادهای دنیا را با اقتصاد کشور خودمان درگیر کنیم. اگر امروز میتوانند کشور ما را تحریم کنند به این دلیل است که ارتباط بینالمللی ما قوی نیست و کشورهای زیادی از تحریم علیه ایران متأثر نمیشوند.
وی با اشاره به اینکه آمریکا به هشت مشتری نفت ایران برای ادامه واردات نفت از ایران معافیت داد، تصریح کرد: اگر به جای این هشت کشور ۵۰ کشور تحت تاثیر نفت ایران بودند، آیا باز هم آمریکا میتوانست ایران را تحریم کند؟
این کارشناس ارشد حوزه انرژی با تاکید بر اینکه باید اقتصاد کشور را بینالمللی کنیم، افزود: در بند ۱۲ تا ۱۴ اقتصاد مقاومتی که به بخش انرژی مربوط است ذکر شده که اقتصاد ما باید یک اقتصاد برونگرا و درونزا باشد. ما در بخش انرژی به همکاری بینالمللی نیاز داریم. آنچه در متن اقتصاد مقاومتی ذکر شده عاقلانه بود و ما باید با دنیا تعامل داشته باشیم.
حسینی در ادامه با بیان اینکه برخی شعار میدهند برای حفظ ارزشها نباید به سرمایهگذار خارجی اجازه دهیم در کشور سرمایهگذاری کند، گفت: این در حالی است که سرمایهگذاری یک علم است. در علم اقتصاد زمانی گفته میشود یک کشور عملکرد خوبی داشته که توانسته باشد سرمایه خارجی جذب کند. اگر در کشور به جای ثروت فقر به وجود آید، ما از شعار خودمان که حفظ ارزشهاست بهدرستی دفاع نکردهایم.
وی با تاکید بر اینکه اثرگذاری در جامعه بینالملل فقط داشتن توان دفاعی نیست، عنوان کرد: زمانی میتوانیم اثرگذار باشیم که اقتصاد دنیا را با اقتصاد خودمان درگیر کنیم، ما باید خود را در زمینههای مختلف انرژی، راه، تجاری و... به کشورهای همسایه متصل کنیم.
این تحلیلگر ارشد حوزه انرژی با اشاره به میزان تولید نفت ایران گفت: اگر به جای ۳,۵ میلیون بشکه ۵ میلیون بشکه تولید میکردیم اثرگذاری ما در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) بیشتر بود و نمیتوانستند ما را تحریم کنند.
حسینی با تاکید بر اینکه در جذب سرمایهگذاری خارجی باید فرصتها را مغتنم بشماریم، تصریح کرد: اگر چنین فرصتی از دست برود معلوم نیست باز هم به دست آید یا خیر؟ برای جذب سرمایه در حوزه انرژی یک فضای رقابتی وجود دارد و نفت ایران به صدها میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد تا جایگاه خود را در جهان پیدا کند، اما این سرمایه در کشور وجود ندارد. با توجه به اینکه حوزه انرژی ریسکپذیر هم است همه دنیا از سرمایه خارجی استفاده میکنند.
به گفته وی، همه دنیا سعی در جذب سرمایههای خارجی دارند، اما در کشور ما عدهای بر این باورند که این اقدام حرام است، در حالی که اگر این کار را انجام میدادیم شاید تحریم نمیشدیم.